responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2034

راوى اگر عارف بمواقع الفاظ بوده و در فن ترجمه مهارت داشته باشد مجاز است كه بجاى نقل متن حديث مضمون آن را روايت كند مشروط بر اينكه ترجمه‌اش كاملا مطابق با اصل باشد.

مستند اين اجازه روايت كلينى است كه از محمد بن مسلم نقل نموده كه گفته است:

قلت لابى عبد الله عليه السلام اسمع الحديث منك فازيد و انقص قال(ع)ان كنت تريد معانيه فلا بأس.

(اصول رشاد ص 214) در اصطلاح اهل ذوق كشف معانى را گويند.

در اصطلاح متكلمان نقل ارواح را از ابدان بابدان ديگر گويند.

نَقْلِ نُور

-(اصطلاح نجومى)هرگاه كوكبى منحرف شود از كوكبى ديگر قبل از اينكه انصراف كامل شود و به كوكب سومى اتصال يابد،آن اتصال بمنزلۀ اتصال كوكب اول بود به سوم،اين وضع را نقل نور گويند و اگر دو كوكب به سومى وصل شود آن را جمع گويند.

(از بيست باب ملا مظفر)

نَقْلَه

-(اصطلاح فلسفى)حركت در مكان را نقله گويند.و حركت بر نحو استداره را نيز گويند«النقلة هى اول التغييرات و هى التى على استدارة»(از تفسير ص 1608 و رجوع شود به مقولات ارسطو ص 177)

نَقْص

-(اصطلاح فلسفى)نقص مقابل كمال است.(رجوع به كمال شود.)

نُقود و عَرُوض

-(اصطلاح فقهى)دركليات حقوقى آمده است.

نقود جمع نقد است و آن عبارت است از مسكوكات طلا و نقره اما غير مسكوك از طلا و نقره داخل در متاع است كه آن را عروض گويند.

سواى نقود و اراضى داخل در عروض است و عروض جمع عرض بفتح راء است از قبيل طعام و ميوه و فرش و ساير اشيائى كه در زندگانى طرف احتياج است.

نِكاح

-(اصطلاح فقهى،حرفان)نكاح در لغت بر سه معنى آيد 1-معنى لغوى و آن و طى است و يقال تناكحت الاشجار اذا تمايلت بعضها الى بعض و يطلق على العقد مجازا لانه سبب الوطى.2-معنى اصولى آن كه معنى شرعى باشد و در تعريف آن گويند حقيقة درو طى است و مجاز در عقد كه هرگاه در كتاب و سنت بدون قرينه لغت نكاح ديده شود حمل،بر وطى شود مانند «وَ لاٰ تَنْكِحُوا مٰا نَكَحَ آبٰاؤُكُمْ مِنَ النِّسٰاءِ إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ» 3-قول ديگر كه حقيقت در عقد است و مجاز در وطى،قول ديگر مشترك بين عقد و وطى است...و بالجمله انتفاع زوج است از بضع زوجه و«عقد يفيد المتعة يا عقد يضمن ملك الوطى يا اباحة الوطى.» و عقدى است كه مفيد اختصاص بانتفاح است و نكاح يا واجب است يا حرام يا مستحب يا مباح يا مكروه.در موردى كه اشتياق زياد باشد و بترسد كه در زنا افتد واجب است و در صورتى كه استطاعت مالى نداشته و اشتياق كامل هم نداشته باشد يا عاجز از وطى باشد حرام است و مندوب موقعى است كه ميل زياد نباشد و لكن باميد توليد نسل باشد بشرط قدرت بر انفاق و

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2034
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست