responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2012

تفسير او سپوختن و تأخير كردن است و معنيش آنست كه سال قمرى از سال شمسى يازده روز بتقريب پيشتر آيد و از اين جهت ماههاى تازى بهمۀ فصلهاى سال همى‌گردند و بقريب سى و سه سال و هر ماهى و جهودان را اندر تورية فرموده آمده است كه سال و ماه هر دو طبيعى دارند.پس ناچار سال را كبس بايست كردن بماهى كه از آن روزها گرد آيد كه ميان سال قمرى و شمسى‌اند.و آن سال را كه كبس كنند بزبان عبرى عبور نام كردند.و معنيش آبستن بود.زيرا كه آن ماه سيزدهم را كه بر سال زيادت شد تشبيه كردند ببار زن كه افزوده است به شكم او.و بدين كبس كردن سال بجاى آيد از پس آنك بيشتر شده باشد.

و جهودان همسايۀ عرب بودند اندر يثرب كه مدينۀ پيغامبر است صلى الله عليه و آله و سلم.پس عرب خواستند كه حج ايشان هم بذى الحجه باشد و هم بخوشترين وقتى از سال و فراخترين گاهى از نعمت و ز جاى نجنبد تا تجارت و سفر بر ايشان آسان بود.اين كبيسۀ جهودان بياموختند نه بر راهى باريك،و لكن بود اندر خورا ميان.و آن بدست گروهى كردند به ؟لقب قلامس اى دربار مغ و آن شغل پسر از پدر همى‌يافت و اين شمار نگاه همى‌داشت.چون كبيسۀ خواستى كردن بخطبه اندر گفتى فلان ماهرا تأخير كردم.

و اگر از ماهى حرام بودى مثلا محرم، گفتى محرم را سپوختم و او را حلال كردم زيرا كه به سالى كه دو محرم بود نخستين حلال باشد زيرا كه چهار حرام است و آن ديگر كه بحقيقت صفر است محرم گردد.

و بر اين بودند تا آنگه كه اسلام آن را باطل كرد بسال نهم از هجرت.و اين سال حجة الوداع است،كه پيغامبر عليه- السلام جهان را و امت خويش را بدرود كرده است.

و هر كه ماههاى قمرى اندر سال شمسى بكار دارد او را چاره نيست ازين كبيسه كردن بماهى قمرى.

و حرانيان آنك بحران‌اند و ببغداد به صابئيان معروف و ايشان بقيت بت‌پرستان يونانيان‌اند همين كبيسه بكار دارند.و لكن مذهب و رأى ايشان اندر آن بتحقيق ندانستم هنوز.

و هندوان همچنين.و آن ماه كجا اين شمار تمام شود دوباره كنند.و آن سال را عام ايشان ملماسه خوانند و معنيش ماه انداخته بود نه بكار.و مل آن فتيل باشد پيچيده كه ميان دو كف بماند چون يكى بر ديگر ماليده آيد.و ماس ماه بود.پس اين چنان بود كه ماه انداختۀ نه بكار.و اما بلغت فصيح ايشان ادماسه است نه ملماسه.

(رجوع شود به التفهيم ص 224- 226)

نَسْيَه

-(اصطلاح فقهى)معامله نسيه.

نسيۀ در معاملات بر اين اساس است كه متاع نقدا و حالا دريافت شود و بهاء آن بطور مؤجل پرداخت شود.

مقتضاى اطلاق عقد از حيث پرداخت ثمن اين است كه مشترى ثمن را نقد بپردازد.

و ممكن است براى پرداخت آن مدتى

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2012
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست