responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2005

مرا كه لعل لبت ساقى است و جام شراب
از آن دو نرگس مست توام مدام خراب
نرگس مخمور را جام بر كف داده‌اى
غنچۀ خاموش را در سخن آوردۀ

النزاهة

-(اصطلاح بديعى)و آنست كه در مقام قدح و هجا از الفاظ قبيحه كلام را منزه سازند.

سعدى گويد:

مطربى دور ازين خجسته سراى
كس دو بارش نديده در يك جاى
اثير الدين گويد:

يا رب اين قاعدۀ شعر بگيتى كه نهاد
كه چو خيل شعرا خير دو گيتيش مباد
گفتنش كندن جان است و نوشتن غم دل
محنت خواندنش آن به كه ازو نارى ياد
خود از آن كس چه بكاهد كه تو خوانيش بخيل
يا بر آن كس چه فزايد كه تواش خوانى داد
كاغذى پر كنى از حشو و فرستى بكسى
پس برنجى كه چرا كاغذ زر نفرستاد
(از بديع)

نُزُوع

-(فلسفى) قوۀ نزوعيه رجوع بقوى شود.

نُزولِ وجُودى

-اين اصطلاح فلسفى و هم عرفانى است عزيز الدين نسفى گويد:اول خدا،دوم عقل سوم طبيعت.و در طرف عروج اول طبيعت دوم عقل،سوم خدا.

انبياء و اولياء مظاهر خدايند.

حكماء و علماء مظاهر عقل‌اند،سلاطين و ملوك مظاهر نفس‌اند.عوام و صحرانشينان مظاهر طبيعت‌اند.

(از انسان كامل ص 74)

نِسْبَت

-(اصطلاح فلسفى و عرفانى) روابط ميان امور و موضوعات و محمولات را نسبت گويند و نسب جمع آن است.

در عرفان-بر دو قسم است يكى بعدم و يكى بقدم،نسبت عدم فناى خلق است و نسبت به قدم فناى عدم،و كون بقاى حق است.

(از شطحيات ص 613)

نِسَبِ ارْبَعَه

-(اصطلاح منطق)روابط محمولات و مفاهيم را با مصاديق خارجى نسب اربعه گويند از آن جهت كه از چهار صورت خارج نيستند و بالجمله هر دو مفهومى را كه با يكديگر مقايسه و سنجش نمائيم از يكى از چهار حال خارج نخواهند بود يا هر يك به مصداق و مصاديق ديگرى بطور كلى صادق آيند يعنى مصداق هر يك عين مصداق ديگرى باشد متساويان خوانند مانند مفهوم ناطق و انسان كه«كل ناطق انسان و بالعكس»و اگر هيچ يك صادق بر افراد ديگرى نباشند و ميان افراد آن دو مفهوم و كلى تباين و جدائى كلى باشد متباينان گويند مانند«كل انسان ليس بحجر و كل حجر ليس بانسان»و اگر يكى از آن دو مفهوم بطور كلى بر افراد ديگرى صادق و مفهوم ديگر بر مصاديق آن ديگر صادق نباشد عموم و خصوص مطلق گويند مثل«كل انسان حيوان و ليس كل حيوان انسان»بلكه«بعض الحيوان انسان».

و اگر هيچ يك بطور كلى بر افراد ديگرى صادق باشد عموم و خصوص من وجه گويند مانند«بعض الحيوان ابيض و بعض الابيض حيوان و بعض الحيوان ليس بابيض و بعض- الابيض ليس بحيوان»(تهذيب المنطق- حاشيۀ ملا عبد الله).

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 2005
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست