responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1978

بيك جهت نباشد ميل ارادى است و آن را ميل نفسانى هم گويند (از مباحث المشرقيه ص 287-اسفار ج 2 ص 204،27،24-شفا ج 1 ص 219).

در اصطلاح هيئت و نجوم فاصله و دورى هر نقطه و مدارى را از معدل النهار ميل گويند بسوى شمال و يا جنوب پس مدار هر ستارۀ را با مدار معدل النهار قياس كنند و عرض عبارت از دورى و فاصلۀ بود از منطقة البروج بسوى شمال و جنوب.

(از التفهيم ص 78) و بالاخره ميل:

عبارت از قوسى بود از دايرۀ ميل بين معدل النهار و دايرة البروج و آن را ميل اول گويند و ميل ثانى قوسى است كه بين معدل النهار و دائرة البروج است در دايرۀ عرض و از اين جهت ميل ثانى گويند كه بازاء ميل اول است.

و ميل آفتاب بعد آن بود از معدل- النهار كه منطقه فلك نهم است.

تركيبات در معناى فلسفى مَيلِ إرادى مَيلِ طَبيعى مَيلِ غَريب مَيلِ قَسْرى رجوع به ميل شود

مِيْلاد

-(اصطلاح گاه‌شمارى)و شب زادن حضرت عيسى را ميلاد گويند كه مبدأ تاريخ مسيحيان بود و شب بيست و پنجم از كانون اول بود در آن شب در دهى بنام ناصرة الجليل بدنيا آمد كه نزديكاورشليم بود مردمان او را عيشوع ناصرى خوندى.و نصرانى و نصارى ازين آمده است.

مَيْلِ كُلّى

-(اصطلاح هيوى و نجومى) اهل نجوم دواير صغيرۀ موازى با خط استواء فرض نموده‌اند كه هر يك از اين دوايره صغيرۀ موازى با خط استواء بر حسب مكانى كه واقعند نامى دارند.

يكى مدار انقلابين است و ديگرى مدار قطبين بعد و فاصله قطب از مدار خود و يا فاصلۀ مدار انقلاب از خط استواء بيست و سه درجه و بيست و هشت دقيقه است كه ميل كلى گويند و طول عبارت از - درجاتى است از خط استواء با دايرۀ موازى آن.

و عرض درجاتى از نصف النهار ميان خط استواء و دايرۀ موازى خواه بطرف جنوب و خواه بطرف شمال.

(از رياض المنجمين ص 34)

مَيْلِ نَفْسانى

-رجوع به ميل شود.

مِيقَات

-(اصطلاح فقهى)محل‌هائى كه حاجيان از آن احرام شوند.

لا يصح الاحرام قبل الميقات الا بالنذر و شبهه من العهد و اليمين اذا وقع الاحرام فى شهر الحج و لو كان عمرة مفردة لم يشترط وقوع احرامها فى اشهره لجوازها فى مطلق السنة...و لا يجوز للمكلف ان يتجاوز الميقات بغير احرام عدا ما استثنى من المتكرر فيجب الرجوع اليه مع الامكان فلو تعذر بطل نسكه ان تعمده و لا احرم من حيث امكن...

و المواقيت،ذو الحليفه(بضم الحاء و

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1978
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست