responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1956

مزبور از مادر و خويشان مادرى خود و همچنين مادر و خويشان مادرى او از او ارث ميبرند.پس لعان وقتى جامع شروط باشد بسبب آن زوجيت و نسب منقطع ميشود و ديگر توارثى فيما بين زوجين و ولد نخواهد بود.

اگر پدر بعد از لعان اقرار بفرزندى ولد كند نظر بعموم اقرار العقلاء ولد باو ملحق شده و از او ارث ميبرد.

اگر پدر از ملاعنه خود عدول كند و فرزندى ولد را قبول نمايد آيا ولد از خويشان پدر و خويشان پدر از ولد ارث خواهند برد يا نه؟ و بر تقدير اول آيا ارث بردن خويشان پدر از ولد مشروط است باين كه اعتراف بفرزندى او داشته باشند يا نه؟ در مسأله اقوالى است.و مطابق بعض اقوال هيچ يك از طرفين حق ارث را از همديگر ندارند.

(كليات حقوق ص 370،377) چيزهائى كه مانع از ارث ميشوند زيادند.حتى در دروس موانع ارث را استقصاء كرده و آنها را به بيست عدد رسانيده است.و در شرايع سه مانع را كه مشهورتر از همه است در اول مقدمه دوم و چهار مانع ديگر را در آخر آن ذكر نموده.

بهر حال يكى از موانع ارث ارتداد است.وقتى شخصى مرتد شود و ارتدادش فطرى باشد به محض ارتداد اموالش بين ورثه تقسيم ميشود و زنش عده وفات ميدارد.

(كليات حقوق ص 375)رجوع به فرائض شود.

مُؤَبَّد

-(اصطلاح فقهى)يعنى هميشگى اشياء موبده يعنى اشياء هميشگى و آنچه را آخر نباشد.

(از تفسير ص 992).

مَوْت

-(اصطلاح فلسفى و عرفانى)موت يعنى مرگ و مقابل حيات است از باب تقابل ضدين يا عدم و ملكه،در مورد مرگ و علت آن عقايد بسيار است.اخوان الصفا آرند:موت در اثر ترك كردن نفس مر جسد را حاصل ميشود«ان الموت ليس شىء سوى ترك النفس استعمال الجسد.»(اخوان ج 3 ص 283).

در جاى ديگر گويند«الموت ولادة النفس» (از اخوان ج 3 ص 51).

در جاى ديگر آرند:«و ذالك ان موت الجسد ليس شيئا سوى مفارقة النفس له كما ان ولادة الجنين ليست شيئا سوى مفارقة الرحم فاذا الموت حكمة كما ان الولادة حكمة»(از اخوان ج 3 ص 59).

دستۀ از حكما گويند:موت بواسطه بپايان رسيدن قوت بدن و حرارت غريزى و فساد مزاج حاصل ميشود و يا در اثر عدم تحمل اجسام است اعتدال مزاجى را (اسفار ج 4 ص 109،162).

صدر الدين شيرازى گويد:مرگ آخرين مرحله تكميل نفس ناطقه است كه در آن مرحله خلع بدن و قشر كرده و بعالم روحانيات پيوندد.(اسفار ج 4 ص 24 و 109،162،196).

و از نظر عرفا موت عبارت از قمع و ريشه كن كردن هواى نفس است زيرا حيات نفس به هواهاى نفسانى است و

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1956
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست