responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1921

درد شود بلفظ«وا»مانند«واويلا»و نزد فقها رجوع به ندب شود.

مَنْدوباتِ عَقْليَّه

-(اصطلاح اصولى) آنچه را عقل مستحسن شمارد در مقابل مندوبات شرعيه.

(از خزائن ص 6)

مَنْزِلِ جان

-(اصطلاح ذوقى)مقام الهى و مرتبت فناء در معشوق است.

طرقوا يا عاشقان كاين منزل جانان ماست
ز آنكه وصل و هجرا و هم درد و هم درمان ماست
راه ده ما را اگرچه مفلسان حضرتيم
آيت قل يا عبادى آمده در شأن ماست
نيستم اينجا مقيم اى دوستان بر رهگذر
يك دو روزه روح غيبى آمده مهمان ماست
عزم ره داريم و نتوان بيش از اين كردن درنگ
ز آنكه جلاد اجل در انتظار جان ماست

مَنْزِل قُرب

-(اصطلاح ذوقى)مقام لاهوت است.

مَنْزِلَتِ بَيْن مَنْزِلَيْن

-(اصطلاح كلامى) و معنى آن همان

«بل امر بين الامرين» است كه در مسأله جبر و تفويض مورد بحث قرار گرفته است.(رجوع شود به جبر و اختيار و رجوع شود به ملل و نحل ابن حزم ج 1 ص 60)

مُنْسَرِح

-(اصطلاح ادبى)اسم فاعل از انسراح يعنى برهنه شدن از جامه است و در عروض نام بحرى است از بحور.

(از كشاف ص 703)

مَنْسُوب

-(اصطلاح ادبى)يعنى نسبت داده شده و در زبان و قواعد عرب اسمى است كه به آخر آن ياء مشدده الحاق نمايند تا نسبت را برساند مانند«بغدادى،اصفهانى»كه به شخص يا چيز يا جائى نسبت داده شود مانند«كرسى احمدى»اگر آخر كلمه ياء باشد در موقع نسبت ياء اصلى حذف شود در صورتى كه قبل از ياء اصلى سه حرف كمتر نباشد و اگر قبل از ياء اصلى دو حرف باشد توان قلب بواو كرد مانند«علوى»و توان حذف كرد و اگر آخر كلمه تاء تأنيث باشد يا الف ممدوده حذف شود مانند«مكى،حنفى،خليفى»اگر الف ممدوده در مرتبه چهارم باشد و حرف دوم آن ساكن باشد قلب بواو شود و تواند كه حذف شود مانند«حبلوى و حبلاوى»و در كلماتى كه آخر آنها دو ياء است اگر ياء دوم اصلى باشد مانند مرمى ياء اول حذف شود و دوم قلب بواو شود.مانند«مرموى» و توان هر دو يا را حذف كرد«مرمى»و هر كلمۀ كه آخر آن ياء مشدده باشد و ما قبل آن يك حرف باشد مانند«حى»حرف دوم فتحه داده شود مانند«حيوى و طووى و منسوب«اميه:اموى»و عقيل:عقيلى.

طويله:طويلى.جليله:جليلى شود.و در جمله اسنادى جزء اول را منسوب كنند.

چنانكه«تابط شراً»و همين طور در تركيب مزجى چنانكه«بعل بك»و در تركيب اضافى اگر مبدو،باب و ابن وام باشد جزء دوم منسوب شود مانند«اين عمرو:

ابن عمرى.»رجوع شود به(سيوطى ص 226-230 كشاف 1366).

مَنْسُوخ

-(اصطلاح اصولى)رفع حكم ثابت قبلى است بواسطۀ حكمى ديگر كه وارد بر آن ميشود.(از دستور ج 3 ص 356)

مَنْشورِ قَضا

-(اصطلاح ذوقى)رجوع

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1921
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست