responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1919

از آن ناشى است لذا عقد واقع ميشود بر عين گاه بطور مطلق مثل بيع و گاه بطور مقيد مثل اجاره.

بنا بر اين مورد عقد در بيع و اجاره شىء واحدى است كه عبارت از عين باشد و در لحاظ و اعتبار مختلف است.

منافعى كه در باب اجاره مورد تمليك قرار مى‌گيرند لازم نيست كه هميشه از اعراض بوده و قائم بالذات نباشد مثل سكناى خانه و عمل خياطت بلكه شامل اعيان خارجى نيز بوده بشرط اينكه نماء اعيان ديگرى باشند مثل شير و پشم گوسفند و اثمار و اشجار و نتاج حيوانات.

بنا بر اين ميشود حيوان يا اشجارى را باعتبار منافعى كه در آنها است اجاره داد و بالزوم بقاء عين در اجاره منافات ندارد زيرا متعلق اجاره فرض كنيم گوسفند باشد شير و پشم آن با اينكه داخل در اعيان خارجى است از منافع آن بشمار آمده و از بين رفتن آنها با بقاء گوسفند ضررى نخواهد داشت.

و همچنين است اجاره دادن درياچه براى صيد ماهى يا استفاده از آب آن و نيز اجاره دادن محلى كه داراى اشجارى است براى انتفاع از ميوه‌هاى آن يا قطع اشجار و نيز صحيح است اجاره مرتع براى چريدن گاو و گوسفند چنانكه سيره بر آن جارى است.

و بالجمله منفعت اختصاص باعراض نداشته بلكه منفعت هر چيزى بر حسب حال آن چيز است.

(كليات حقوق ص 131،132)

مُنافِق

-(اصطلاح عرفانى و كلامى)يعنى دورو و متلون.

گفته‌اند:«المنافق ما اخذ من الدنيا، يأخذ بالحرص و يمنع بالشك و ينفق بالرياء و المؤمن يأخذ بالخوف و يمسك بالسنة و ينفق لله خالصا فى الطاعة» (طبقات ص 95) در كلام-كسى كه اسلام را ظاهر كرده و در باطن كافر است و نفاق در اصل مخالفت ظاهر با باطن است.

(از كشاف ص 1422)

منامات

-(اصطلاح كلامى عرفانى) آنچه را اهل خلوت در خواب ببيند منامات گويند در مقابل واقعه و مكاشفت.

و بالجمله آنچه را اهل خلوت در خواب بينند منامات گويند در مقابل واقعه و مكاشفت رجوع بفرهنگ مصطلحات عرفا شود.

(از مصباح الهدايه ص 3134).

مُناقَضَه

-(اصطلاح منطقى و اصولى) مناقضه عبارت از ابطال يكى از دو گفتار است بگفتار ديگر و در اصطلاح منع مقدمۀ معينى از مقدمات دليل است و شرط آن اين است كه مقدمه از نوع اوليات و مسلمات نباشد لكن در تجربيات و حدسيات روا باشد كه نقض وارد آيد.(از دستور ج 3 ص 338-كشاف ص 141).

نزد اصوليان عبارت از نقض باشد و نزد بلغاء عبارت از تعليق امرى باشد بمحال براى اشاره بمحال بودن وقوع آن مانند «لاٰ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتّٰى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيٰاطِ» (از كشاف ص 1411) در ابدع آرد:مناقضه

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1919
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست