responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1913

مثال:

اى بت سنگين دل سيمين قفا
اى لب تو رحمت و غمزه بلا
(از بديع فروغى ص 121)

مَلْمُوسات

-(اصطلاح فلسفى)رجوع به حواس ظاهرى شود.

مَلْموساتِ ارْبَعَه

-(اصطلاح فلسفى) مراد برودت،حرارت،يبوست و رطوبت است.

رجوع شود به(اسفار ج 2 ص 127)

مِلَّة

-(اصطلاح مذهبى)مرادف با طريقه و دين آمده است مانند ملت ابراهيم در روايت است كه الكفر ملة واحدة و باديان متعدد بواسطۀ تعدد پيروان آن اطلاق شود.

مُماثَلَت

-(اصطلاح منطقى فلسفى، علوم غربيه،بديع)مماثلت مماثلت بدو امرى گويند كه در خواص و بعضى از كيفيات بمانند هم بوند مانند كبريت و آتش.بر عكس مقابله بامورى گويند كه از يكديگر دور باشند و مشاكل نباشند.تماثل هم گاه از جهت فاعليت بود و گاه از جهت منفعليت و گاه بهر دو (از مختار رسائل جابر ص 77).

و بالاخره مماثلت و مقابلت اشياء را با طبع كواكب مقايسه كرده‌اند و اساس كلمات را بر اين امور نهاده‌اند و بنا بر اين كلمه در باب كلمات و اوراد و ادعيه جائى دارد.

در اصطلاح بديعى آنست كه اجزاى جمله از كلام تماما يا غالبا موازى اجزاى جملۀ ديگر باشند مانند«فى سدر منضودو ماء مسكوب»ظهير فاريابى گويد:

پرتوى از رأى و پيرايۀ خورشيد و ماه نكتۀ از لفظ او سرمايه دريا و كان آنكه بيرون برد تيغش چين رخسار سپهر و آنكه بيرون برد تيرش خم‌زا ابروى كمان خوانده تيغش بر خلايق خطبۀ فتح و ظفر داده عدلش بر ممالك مژدۀ امن و امان اى براق دولتت را فرق فرقد،پايگاه اى هماى همتت را اوج برجيس آشيان از نظر فلسفى گويند.

و ليس من شرط المماثلة المطابقة من جميع الوجوه زيرا مماثلت بر انواعى است مماثلت در نوع،در جنس،در فصل،در شخص.

ممتدات-(اصطلاح فلسفى)مراد مقادير و كميات و صور است.

(از اسفار ج 2 ص 127).

مُمْتَزَجات

-(اصطلاح فلسفى)رجوع بازدواجات و اختلاط و مزاج شود.

مُمْتَنِع

-(اصطلاح فلسفى)ممتنع عبارت از مفهومى است كه عدم آن در خارج ضرورى باشد و هرگاه ضرورت عدم بواسطۀ غير باشد ممتنع بالغير خواهد بود و اگر بالذات عدم براى او ضرورى باشد ممتنع بالذات خواهد بود (دستور ج 3 ص 333).رجوع بامتناع شود.

مُمْتَنعِ بِالذّات

-(اصطلاح فلسفى) رجوع به ممتنع و امتناع شود.

مُمْتَنعِ بِالغَيْر

-(اصطلاح فلسفى) رجوع به ممتنع و امتناع شود.

مُمد الهِمَم

-مراد حضرت رسول است كه واسطۀ فيض حق است هدايت را

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1913
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست