responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1891

مقدمات ثابت نمايند باب علم منسد است از جمله 1-ما مكلف باحكامى ميباشيم و مانند بهائم و مجانين نمى‌باشيم كه«رفع القلم»باشيم 2-عقاب بلا بيان از طرف حكيم على الاطلاق زشت است 3-بحكم اخبار و روايات ميدانيم كه حكم حلال و حرام تمام اشياء بيان شده است 4-كتاب و سنت متواتره وافى به بيان تمام احكام و احتياجات ما نيست 5-معصوم غايب است و ما را دست رسى بدان نيست كه احكام را ازو سؤال نمائيم 6-اجمالا ميدانيم كه تكاليف زيادى در شريعت براى بندگان هست 7-احتياط در تمام اطراف شبهات واجب و بلكه ممكن نيست و رجوع باصل هم در تمام موارد جائز نيست.

8-بيان شده است ترجيح مرجوح قبيح است پس عقل حكم ميكند كه اطاعت ظنى در تكاليف لازم است و حاصل اين مقدمات سه مقدمه است1-بعلم اجمالى ميدانيم كه احكام فعلى بسيارى در شريعت هست 2-باب علم بر ما منسد است در بسيارى از احكام 3-روا نباشد كه احكام را مهمل گذاريم و متعرض آنها نشويم و احتياط در تمام اطراف شبهات جايز نيست و رجوع باصل هم ممكن نيست و ترجيح مرجوح بر راجح قبيح است پس عمل بظن بايد كرد نه شك و وهم (از كفايه ص 105-114)

مقدمات حكمة

-(اصطلاح اصولى)و بيانات مختلفى بر حسب مورد براى آن شده است و بالجمله عبارت است از 1-آنكه متكلم در مقام بيان تمام مراد باشد نه اهمال و نه اجمال 2-قرينه و قيدى در بين نباشد كهدلالت بر مقيد كند 33-امرى كه لفظ مطلق بدان انصراف داشته باشد در مقام نباشد در هر مورد كه اين سه مقدمه درست باشد ميتوان لفظ مطلق را بر شيوع و اطلاق حمل كرد و بالجمله عدم قرينه صارفه،قبح عقاب بلا بيان و بودن متكلم در مقام بيان تمام مراد و نبودن قدر متيقن در مقام تخاطب (از تقريرات ص 102 كفايه 107).

مُقَدَّماتِ خارِجيَّه

-(اصطلاح اصولى)امور خارج از ماهيت و ذات اشيا را گويند مانند علت سبب،شرط و عدم مانع...

مُقَدَّماتِ داخِلى

-(اصطلاح اصولى) هرگاه ماهيتى مركب باشد ميتوان گفت هر يك از اجزاء آن نسبت به كل مقدمه است زيرا هر جزء هر چيزى غير از خود آن چيز است.

(از تقريرات ص 63).

مُقَدَّماتِ مَنْطِقيَّه

-(اصطلاح منطقى)مراد همان قضايائى است كه مقدمۀ قياس‌اند (تفسير ص 192)

مُقَدَّماتِ فِعْل

-(اصطلاح فلسفى)مقدمات فعل عبارت‌اند از 1-تصور(علم تصورى و تصديقى)2-ميل 3-شوق مؤكد 4- اراده جازم.(از اسفار ج 3 ص 74).

مُقَدَّمه

-(اصطلاح اصولى)آنچه متوقف است شىء بر آن اعم از آنكه توقف عقلى باشد يا عادى يا جعلى 2-آنچه فعل بر آن متوقف است مانند ترك اضداد در فعل واجب و ضد در حرام كه مقدمه و شرط عقلى گويند 3-آنچه عادة فعل بر آن متوقف است مانند شستن جزئى از سر براى غسل تمام صورت كه مقدمه و شرط عادى است 4- آنچه به هيچ يك از طرق نه عقل و نه عادت

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1891
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست