responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1881

است،و هر دو كف است،و هر دو سر زانو،و سر انگشتان هر دو پاى،واجب بود.

دليلش آنست كه رسول ص همچنين كرد و گفت:

«صلوا كما رأيتموني اصلى» .

و نشستن از براى هر دو تشهد واجب است.و در تشهد شهادتين و صلوات بر محمد و آل محمد واجب است.

دليلش اجماع اين طائفه است،و طريقۀ احتياط و آنكه گفت:

«صلوا كما رأيتموني اصلى» ،و هيچ خلاف نيست كه رسول ص همچنين كرده است.

و آنچه دليل است خاص بر وجوب صلوات بر پيغمبر،قول خداست: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» ،يعنى:اى مؤمنان بر پيغمبر صلوات دهيد!و امر شرعى اقتضاى وجوب كند،و چون مطلق باشد جملۀ اوقات را شامل باشد،چون بدليل آنچه خارج وقت تشهد است،بيرون شد،وقت تشهد ماند، پس صلاة در وى واجب باشد.

و از رسول ص پرسيدند كه صلاة بر تو چگونه دهيم؟فرمود:بگوييد:

«اللهم صلى على محمد و آل محمد» ،و چون رسول ص صلاة بر اين وجه فرمود،بر خلاف اين گفتن روا نبود،كه خلاف گفت رسول باشد،پس نشايد گفتن:

«اللهم صل على محمد و على آل محمد» .

و ديگر آنكه از وى روايت كرده‌اند كه فرموده است:

«لا تفرقوا بينى و بين آلى بعلى» ،يعنى:جدا مكنيد ميان من و آل من به«على»،يعنى:«على»در ميان مياوريد،و مگوييد:«على آل محمد».ديگر آنكه اجماع علماى علم عربيت است كه چون عطف كنند مظهرى را بر مظهر،عامل را باز نيارند.نگويند:«جاءني زيد و جاءني عمرو»،پس روا نباشد در صلوات«على»كه عامل است باز آوردن.

و واجب است سلام دادن در آخر تشهد، چون نماز بامداد بود،و در تشهد دوم در نمازهاى ديگر.اگر تنها بود سلام بدهد، و اندكى اشارت بجانب راست كند.

مقارنه

-(اصطلاح نجومى)مقارنه يعنى تلاقى،رجوع به تلاقى شود.

در نجوم.رجوع به قران شود.

مقاسِمَة

-(اصطلاح فقهى)رجوع به خراج و حق المقاسمه شود.

مُقاصّ

-(اصطلاح فقهى)و عبارت از اين است كه شخصى از شخص ديگر مالى طلب كار باشد و نتواند دريافت كند و طرف ندهد طلبكار تواند بطور قهرى از اموال او يعنى اگر عين مال خود را يافت همان را بردارد و الا از اموال ديگر او باندازه قيمت طلبش بردارد (از قواعد شهيد ص 350-شرح لمعه ج 1 ص 243).

مَقاصِدِ خَمْسَه

-(اصطلاح فقهى)و نفس،دين،عقل،نسب و مال است كه ضروريات خمس هم نامند (از قواعد ص 6).

مَقاصِدُ الشَّريعة

-(اصطلاح فقهى) مقاصد شريعت بر دو قسم است يكى مقاصد اصليه و ديگر مقاصد تابعه،مقاصد اصليه ضروريات معتبره در هر ملتى است و مقاصد تابعه مصالح مكلف در آن رعايت شده است مانند تمتعات از مباحات.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1881
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست