responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1876

انتفاء آن شرط حكم منتفى شود زيرا ممكن است از ايراد شرط فوائدى ديگر خواسته شده باشد و چنانچه از اين آيت «وَ لاٰ تُكْرِهُوا فَتَيٰاتِكُمْ عَلَى الْبِغٰاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً» اين معنى فهميده نمى‌شود كه اگر بخواهند زنا بدهند بگذاريد و بلكه آنها را وادار كنيد و اگر نخواستند وادار نكنيد بلكه مفيد اين معنى است كه با وجود آنكه خود اين دختران عفيف و نجيب‌اند شما چرا آنها را وادار بر زنا ميكنيد در حالى كه شما اولى هستيد كه جلوگيرى كنيد پس معلوم شد كه ممكن است از ايراد شرط و تعليق احكام بر شرائط،فوائدى ديگر منظور باشد و وجود شرط بيهوده و لغو نباشد و همين طور است اين آيت «وَ لاٰ يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مٰا خَلَقَ اللّٰهُ فِي أَرْحٰامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللّٰهِ» كه معنى آن اين نيست كه اگر ايمان ندارند حلال است كتمان كردن و اگر ايمان دارند حرام است بلكه منظور توبيخ و سرزنش است كه با وجود ايمان بخدا و با وجود دستورات الهى كه در اين مورد هست چرا كتمان ميكنند.

مَفْهومِ غايَت

-اين اصطلاح اصولى است.

ميان اصوليان در اينكه مفهوم غايت حجت است يا نه اختلاف است محققان گويند مفهوم غايت اقوى از مفهوم شرط است و مراد از غايت در اينجا نهايت است نه مسافت كه مراد اين است كه تعليق حكمى بر غايتى مقتضى است كه ما بعد غايت مخالف با ما قبل آن باشد لكن در اينكه خود غايت داخل در مغيى هست يانه اختلاف است كه قولى است كه اگر از جنس مغيى باشد داخل است مانند«بعت هذا الثوب من هذا الطرف الى هذا الطرف» و در غير اين صورت داخل نيست مثل «صوموا الى الليل»و دخول غايت در مغيى در آيه «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ» بدليل خارجى است و بالجمله غايت را مفهوم هست و مفهوم آن هم حجت است و در«صوموا الى الليل»معنى اين است كه انتهاء روزه تا شب است و بعد از آن واجب نيست.و مفاد «لاٰ تَقْرَبُوهُنَّ حَتّٰى يَطْهُرْنَ» عدم حرمت مقاربت است بعد از حصول طهر...

مَفْهومِ وَصْف

-(اصطلاح اصولى) و ميان اصوليان بحث است كه آيا تعليق حكمى بر وصفى دلالت دارد بر انتفاء آن حكم در موقع انتفاء آن وصف يا نه و در حقيقت آن وصف عليت براى حكم معلق بر آن دارد يا نه چنانكه وصف صريح باشد مثل«اكرم كل رجل عالم»و «فى السائمة زكاة»يا مقدر باشد مانند روايت«لان يمتلى بطن الرجل قيحا خير من ان يمتلى شعرا»كه امتلاء بطن از شعر كنايه از شعر زياد است كه مفهومش اين است كه شعر كم بلا مانع است.

آنها كه گويند وصف را مفهوم هست گويند اگر حكمى بر آن معلق شود و دخالت در حكم دارد،در صورت انتفاء وصف آن حكم هم منتفى ميشود و گويند اگر وجود و عدم وصف را مدخليتى در حكم نباشد ايراد آن لغو خواهد بود آنان كه گويند وصف را مدخليتى نيست باين نحو كه انتفاء آن موجب انتفاء حكم شود گويند

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1876
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست