responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1875

آزمايش و بنا بر اين مفهوم هم مقابل لفظ و ملفوظ است و هم مقابل با ذوات خارجى (اسفار ج 1 ص 36 و رجوع به تجربه و حواس و معارف شود).

مَفْهومِ حَصْر

-(اصطلاح اصولى)و مراد از مفهوم حصر اين است كه وصفى بر موصوف خاصى مقدم شده باشد مثل «الامير زيد»و«الشجاع عمرو»فيستفاد منه الحصر،زيرا ترتيب طبيعى خلاف آن است و عدول از ترتيب طبيعى نيز براى افادۀ همين معنى است و اصولا علماء عربيت گويند«تقديم ما حقه التأخير يفيد الحصر»و مثلا جمله«انما الاعمال بالنيات»مفيد اين است كه اعمال بدون نيت اعمال نسبت يا مفيد فائده نمى‌باشند ...و همين طور است آيه شريفه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذٰا ذُكِرَ اللّٰهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» و در مفهوم القاب گويند قول تحقيق عدم حجيت است.

مفهوم شرط

-(اصطلاح اصولى) رجوع به مفهوم شود.

مَفهومِ عامِّ اعْتِبارى
مَفهومِ عامِّ انْتِزاعى

مراد از مفهوم عام اعتبارى يا انتزاعى مفاهيمى است كه منتزع از اشياء خارجى باشند كه در خارج ما بازائى داشته باشند و گاه اطلاق ميشود بر امورى كه صرفا مخلوق ذهنى باشند و در خارج ما بازائى نداشته باشند و منشأ انتزاعى هم نداشته باشند و گاه بر امورى اطلاق ميشوند كه در خارج منشأ انتزاعى داشته و لكن ما بازائى نداشته باشند و در هرحال مفاهيمى مانند كليت،جزئيت،نوعيت، وحدت،كثرت و غيره از مفاهيم اعتبارى‌اند .

(از اسفار ج 1 ص 36،ج 3 ص 19).

مَفْهومِ موافِق

-(اصطلاح اصولى) حكمى كه بر اساس اولويت از وصف و غيره فهميده ميشود مفهوم موافق گويند مانند دلالت حرمت تأفيف بر حرمت ضرب كه لحن خطاب هم نامند و فحوى هم نامند و در غير اين صورت مفهوم مخالفت گويند و دليل خطاب هم نامند.

مفهوم مخالف بر چند قسم است 1 مفهوم شرط،غايت،صفت،حصر،لقب ...در اينكه مفهوم شرط حجت است يا نه ميان اصوليان بحث است البته مورد بحث اعم است از مورد وقوع جمله‌هاى شرطى بعد از حروف و ادات شرط يا آنچه دلالت بر تعليق كند صريحا يا تضمنا بنا بر اين اسمائى كه متضمن معنى شرط‌اند مانند «وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنٰاتِ الْمُؤْمِنٰاتِ فَمِنْ مٰا مَلَكَتْ أَيْمٰانُكُمْ» يكسانند و در هر حال عدۀ از اصوليان گويند هر گاه حكمى تعليق بر امرى شود بواسطۀ ادات شرط دلالت بر انتفاء آن حكم كند در موقعى كه آن معلق به يا شرط منتفى شود.مثلا اگر گفته شود«ان جاءك زيد فاكرمه»مفيد اين معنى است كه اگر زيد نيامد او را اكرام مكن نيست يعنى واجب نيست اكرام او نه آنكه حرام است و اگر مفيد اين معنى نباشد شرط لغو خواهد بود.عدۀ ديگر گويند تعليق حكمى بر امرى موجب افاده اين معنى نيست كه در صورت

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1875
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست