responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1851

1-اوائل هندسۀ علمى.

2-اوائل معقولاتى كه بوسيله آن زشت و زيبا ادراك شود.

3-اوائل معقولاتى كه مربوط به فعل و عمل نيست.

و بالاخره معقولات اول را اصطلاحى ديگر است كه به معنى اوائل و مسائل اوليه باشد مربوط به رياضيات و مربوط به عمليات و حكمت عملى و مربوط به نظريات و حكمت نظرى (رجوع شود به آراء اهل مدينۀ فاضله ص 84)

مَعْقولاتِ ثانيَه

-(اصطلاح منطقى) رجوع به معقولات اولى شود.

مُعَلَّق

-(اصطلاح حديث)حديثى است كه از اول سند آن يكى يا زيادتر بطور توالى حذف شده باشد.

(از درايه ص 39).

مُعَلَّقِ بر مُمكن

-(اصطلاح فلسفى) يعنى امرى كه معلق بر امرى ممكن الحصول شده باشد و بديهى است امرى كه معلق و متوقف بر امر ممكن الحصول ديگر شده باشد ممكن الحصول است چنانكه امرى كه معلق و متوقف بر امر ممتنع الحصول شده باشد ممتنع الحصول است.

زيرا معناى تعليق امرى بر ممكن اين است كه معلق در موقع و زمان ثبوت معلق به ثابت و حاصل و واقع ميشود و معناى تعليق بر محال اين است چون معلق به متحقق و موجود نمى‌شود معلق نيز موجود نخواهد شد و تعليق بر واجب جايز نيست زيرا معلق به در موقع تعليق نبايد موجود باشد.(از دستور ج 3 ص 297).

مُعَلِّمِ اوَّلَ

-(اصطلاح فلسفى)مراد آدم عليه السلام است كه فرمود «يٰا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمٰائِهِمْ» و در نزد فلاسفه معلم اول ارسطو است و معلم دوم فارابى

مُعَلِّمُ الحِكْمَة

-مراد ارسطو است (اسفار ج 4 ص 75).

معلف

-(اصطلاح نجومى)و كواكبى بود واقع بر جلو غراب كه يكى از صور كواكب واقع در نيم كرۀ جنوبى است.

(ضبط معلوم نيست)

مُعَلَّل

-(اصطلاح حديث)حديثى است كه مشتمل بر امر خفى غامض باشد در متن يا در سند كه موجب قدح در اعتبار آن شود با آنكه ظاهر آن سالم باشد (از درايه ص 63).

مَعْلول

-(اصطلاح فلسفى) در زير عنوان كلمۀ علت بيان شد كه معلول عبارت از امرى است كه همواره بدنبال علت آيد و شأنى از شئون علت و اثرى از آثار او است و از اين جهت است كه گويند:معلول بايستى مناسب با علت خود باشد و وحدت معلول مستلزم وحدت علت است و بالعكس و تخلف معلول از علت تامه محال است و معلول بعلت خود واجب ميشود و شرايط عليت و معلوليت سنخيت ميان آن دو است.

و انفكاك ميان علت و معلول محال است و معلول واحد شخصى مستند بدو علت نمى‌شود،بطور اجتماع يا تبادل و تعاقب (از شفا ج 2 ص 534،اخوان ج 3 ص 337-اسفار ج 1 ص 46 و 104

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1851
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست