responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1784

مُسْتَهْلَك

-(اصطلاح ذوقى) كسى كه فانى در حضرت ذات احديت است بنحوى كه باقى نماند ازو اسم و رسم مستهلك گويند.

(اصطلاحات شاه نعمت الله ص 27)

مَسْتى

-(اصطلاح ذوقى) مستى عبارت از حيرت و وله است كه در اثر مشاهدۀ جمال دوست بر سالك صاحب شهود دست دهد و مست،اهل جذبه و صاحب شوق را گويند و مست و خراب عاشق مستغرق در معشوق را گويند.

(از كشاف ص 562).

مستى هم نفس راست،هم دل را،هم جان را،چون شراب بر عقل زور كند، نفس مست گردد،چون آشنائى بر آگاهى زور كند.دل مست شود،چون كشف بر انس زور كند،جان مست شود،چون ساقى خود متجلى گردد،هستى آغاز كند و مست بعد از صحو شود.

من نيستم اى نگار تو هستم كن
يك جرعه شراب وصل بر دستم كن
با من بنشين بخلوت و مستم كن
گر سير شوى به جرعۀ مستم كن؟
(رجوع شود به عده ج 3 ص 95) مولانا گويد:

گر چه بشكستند جامت قوم مست
آنكه مست از تو بود عذريش هست
مستى ايشان باقبال و بمال
نه ز بادۀ تست اى نيكو خصال
اى شهنشه مست تخصيص تواند
عفو كن از مست خود اى عفومند
لذت تخصيص تو وقت خطاب
آن كند كه نايد از صد خم شراب چونكه مستم كردۀ حدم مزن
شرع مستان را نيارد حد زدن
چون شوم هشيار آنگاهم بزن
كه نخواهم گشت خود هشيار من
هر كه از جام تو خورد اى ذو المنن
تا ابد رست از هش و از حد زدن
خالدين فى فناء سكرهم
من يغانى فى هوا كم لم تضم
مست را بين زان شراب پر شگفت
همچو فرزين مست كژ رفتن گرفت
مرد برنا زان شراب زودگير
در ميان راه مى‌افتد چون پير
خاصه آن باده كه از خم نبى است
نى ميى كه مستى آن يك شبى است
آنكه آن اصحاب كهف از نقل و نقل
سيصد و نه سال گم كردند عقل
ز آن زنان مصر جامى خورده‌اند
دستها را شرحه شرحه كرده‌اند
ساحران هم سكر موسى داشتند
دار را دلدار مى‌پنداشتند
جعفر طيار ز آن مى بود مست
زان گرو مى‌كرد بى‌خود پا و دست
با مريدان آن فقير محتشم
با يزيد آمد كه يزدان نك منم
گفت مستانه عيان آن ذو فنون
لا اله الا انا ها فاعبدون
چون گذشت آن حال و گفتندش صباح
تو چنين گفتى و اين نبود صلاح
گفت اين بار،ار كنم اين مشغله
كاردها در من زنيد آن دم هله
حق منزه از تن و من با تنم
چون چنين گويم ببايد كشتنم

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1784
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست