responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1774

او و همه چشم سر او زبانست،آن چشم و زبان نور عيانست،مزدوران ترا، اميد در دل تابد و عارف را نور عيان در جان،مزدور در ميان نعمت گردان و از عارف خود عبارت نتوان،نفس عارف از قيمت پيدا نيست،دانى چرا؟ كه آن نفس از حضرت جدا نيست.

قالب چون صدف است و نفس چون وجود،جوهر مبدأ آن از حضرت است و مرجع آن با حضرت،گر آن نفس از اينجا بودى،نفسانى بودى و گر نفسانى بودى،حجاب تفرق بسوختى،آنچه نفس عارف سوزد،آتش دوزخ نسوزد،از بهر آنكه آن آتش است كه دوستى آن را مى‌افروزد.

تسبيح رهى وصف جمال تو بسست
از هشت بهشت حال وصال تو بست
اندر دل هر كسى جدا مقصوديست
مقصود دل رهى خيال تو بست
(از عده ج 7 ص 152).

مِزْوَله

-(اصطلاح هيوى)مقياس شاخص را گويند.كه بآن ساعات روز را مشخص ميدارند.

(از كشاف ص 680).

مَزيد

-(اصطلاح ادبى)يعنى زياد شده و زائد شده،در نحو مزيد فيه به كلمۀ گويند كه يك يا دو يا سه حرف به حروف اصول آن افزوده شده باشد مانند(كرم-خرج-طلق)كه ميشود «اكرم-استخرج-انطلق»رجوع بابواب ثلاثى مجرد و مزيد شود.

و نزد محدثان حديثى است كه درمتن آن كلمۀ يا جملۀ زياد شده باشد و يا حديثى است كه در متن آن كلمات يا جملاتى زيادتر باشد از ساير احاديث مرويۀ به معناى آن و ممكن است زيادى در متن نباشد بلكه در سند باشد بآنكه مثلا روايتى را يك عده نقل كنند كه مشتمل بر سه راوى باشد و كسى ديگر كه نقل ميكند مشتمل بر چهار راوى باشد.

(از درايه ص 47).

در عروض حرفى است كه بخروج مى‌پيوندد يعنى پس از خروج در آيد و مزيد را برخى زائد مينامند مثال اين دل كه بزلف دلبرى بستيمش
هر چند گسست باز پيوستيمش
(از درايه ص 72).

مُژه

-(اصطلاح ذوقى)موى پلك چشم را گويند و در اصطلاح صوفيان حجاب سالك است در ولايت بكوتاهى در اعمال و در اصطلاح عشاق اشارت به سنان و نيزه و پيكان تير كه از كرشمه و غمزۀ معشوق بهدف سينه عاشق ميرسد و آن بيچاره مجروح وار فرياد ميكند.

(كشاف ص 1562).

يارم بتيغ غمزه،جگر پاره پاره ساخت
هر پاره را بتيغ،ديگر پاره،پاره ساخت

مُسابَقَه

-مسابقه عنايت ازلى است كه فرمودند،الذين آمنوا ان لهم قدم صدق عند ربهم،(اصطلاحات صوفيه خطى ث 875).

مَسائِل

-(اصطلاح منطقى،اصولى) عبارت از قضايائى است كه در علمى

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1774
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست