responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1771

خواهند.

(قبسات ص 43 و رجوع شود به شفا ج 1 ص 443،2410203).

مِزاجِ اوَّل

-مراد از مزاج اول كيفيات اصلى عناصر اربعه(برودت،حرارت، يبوست و رطوبت)ميباشد در مقابل مزاج ثانى كه كيفيات حاصله از امتزاج و تركيب اجزاء عناصر است.

(از شفا ج 1 ص 379).

مِزاجِ ثانى

-رجوع شود به مزاج اول:

مِزاجِ خارِج

-مراد مزاجى است كه خارج از حد اعتدال باشد.

(از شفا ج 1 ص 442).

مِزاجِ مُعْتَدل

-مراد از مزاج معتدل مزاجى است كه حاصل از تعادل اخلاط اربعه و تركيب عناصر است،رجوع بمزاج اتم شود.

(از شفا ج 1 ص 443).

در عيون المسائل مزاج معتدل را بيان كرده و گويد:«و حقيقة المزاج هو تغيير الكيفيات الاربع عن حالها و انتقالها من ضد إلى ضد و تلك هى الناشئة من القوى الاصلية و تأثير بعضها فى بعض حتى تحصل كيفية متوسط» (عيون المسائل ص 15 و رجوع شود به تفسير ص 1367).

مِزاجِ اشْرَف

-مراد از مزاج اشرف همان مزاج اتم است و مزاج انسان را نيز اشرف گويند كه پذيرندۀ تمام معارف و كمالات الهى است.

(مجموعۀ دوم مصنفات 220).

مِزاجِ البَرْزَخى

-مراد مزاج حاصلاز عناصر و اجسام است.

(ش ص 216).

مزاح

-(اصطلاح عرفانى)مزاح يعنى شوخى و سخنان فرح‌انگيز و لغو و اصل آن نزد صوفيه اين است كه چون اهل حال همواره راحت اوقات خود را در وجد مخفى گذرانند،گاهى از جهت راحت قلوب،بر سبيل مزاح،نفوس را رخصت دهند و آن را آزاد گذارند تا از كلال و ملال برهند و اين براى كسى است كه در مقام قربت متمكن گرديده باشد و از پايۀ طبايع مصلحت نزول با طبايع را بداند و براى مبتديان چنين وضعى مكروه است و لكن صوفيان را كه نفوس آنها در تحت سياست علم مقهور گشته و بقاياى هوى از آن برخاسته بود،روا بود.

(از مصباح الهدايه ص 361).

مُزارَعَه

-(اصطلاح فقهى)بضم مفاعله از زرع است يعنى القاء بذر بر زمين و انبات آن «أَ فَرَأَيْتُمْ مٰا تَحْرُثُونَ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّٰارِعُونَ كه بمعنى انبات است و در اصطلاح عقدى كه بر زرع واقع ميشود به بعضى از همان محصول كه بدست آيد كه در معنى عقدى است بين مالك زمين و عامل زرع است بر اين مبنى كه زمين را در اختيار برزگر ميگذارد تا زراعت كند و سهمى معين از آن را بر دارد و صيغۀ آن«زارعتك او عاملتك او سلمتها اليك»است و عقد لازم است و بمرگ يكى از اين دو باطل نمى‌شود البته سهمى كه براى عامل معين ميشود بايد بطور مشاع باشد مثل نصف ثلث...

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1771
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست