responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1713

أَيْدِيَهُمٰا ظاهر در وجوب جدا ساختن دستهاى سارق است بدين معنى كه از كلمۀ فاقطعوا دو معنى محتمل ميگردد يكى جدا ساختن و ديگرى مجروح نمودن- پس دلالت آيه بهر دو معنى محتمل ميباشد ولى چون اول راجح است لذا گفته ميشود كه آيۀ مزبوره ظاهر در آن ميباشد.

3-آيۀ: وَ الْمُطَلَّقٰاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاٰثَةَ قُرُوءٍ اين آيه مجمل و متردد المعنى است زيرا كلمۀ قرء در لغت بدو معنى آمده (طهر حيض)و چون هر دو معنى متساوى يكديگر هستند لذا معلوم نيست كه مراد قائل تعالى شأنه از آيۀ مزبوره ايجاب تربص است تا خاتمۀ سه طهر با ايجاب تربص است تا خاتمۀ سه حيض؟ 4-آيۀ: يَدُ اللّٰهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ اين آيه از آيات متشابهات ميباشد چه آنكه مسلم است كه مراد از كلمۀ يد معنى مصطلحى آن نيست و بلكه معناى ديگر است كه تأويلا ممكن است بر ما معلوم شود يعنى مراد از آن معنى مؤولى كلمه است نه معنى لغوى و متعارفى آن.

مُحْكَميَّه

-فرقۀ از خوارج‌اند كه بر حضرت على خروج كردند در موقع تحكيم بعلت قبول حكميت.

(از كشاف ص 417) (اصول ارشاد ص 198 لا-197)

مَحكومٌ بِه
مَحكومٌ عَلَيه

(اصطلاح منطقى)موضوع و محمول در قضيه حمليه را محكوم به و محكوم عليه نامند(اساس الاقتباس ص 65).

مَحَل

-(اصطلاح عرفانى)محل هر گاه بى‌نياز از حال باشد حقيقة و شخصا ماهية و وجودا موضوع نامند و هرگاه در وجود خود نياز بحال باشد در وجود مطلق آن را هيولى گويند و بعبارت ديگر هرگاه حال و محل هر يك محتاج بديگرى باشند محل را هيولى و اسطقس و ماده و حال را صورت جسميه مينامند.

(دستور ج 3 ص 223-اسفار ج 2 ص 77).

مُحَلَّفَيْن

-(اصطلاح نجومى)بصورت مثنى هم قسم:دو ستارۀ بود از صورت كلب الجبار و محنثين هم نامند يعنى سوگندخورنده و سوگند شكننده.

(از التفهيم ص 105)

مُحَلِّل

-(اصطلاح فقهى)يعنى حلال‌كننده و در اصطلاح فقهاء كسى را گويند كه پس از سه طلاق زنى را بگيرد و پس از طلاق و گذشت عده آن زن تواند به شوى اول خود رود و آن مرد محلل اين ازدواج بوده است (از شرح لمعه ج 2 ص 74-الفقه على..ج 4 ص 78).

در كليات حقوقى آمده است:

در محلل بلوغ و مواقعه بعقد صحيح دائم شرط است.

تحليل اختصاص بزنى كه سه بار او را شوهرش طلاق داده باشد نداشته بلكه در مادون آن نيز كه هنوز بعدد سوم نرسيده باشد مؤثر بوده و آن را از بين خواهد برد.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1713
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست