responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1712

آن آشكار باشد و احتمال خلاف ندهد يا براى لفظ معنى راجحى باشد و حديث مقبول و معمول به است و در اصطلاح اصوليان الفاظى كه معانى آنها روشن باشد و قابل تأويل نباشد محكم است و نسخ و تبديل در آن راه نداشته باشد.

(از كشاف ص 417-درايه ص 51 قوانين ص 80،163-موافقات ج 3 ص 51) فعل محكم نزد فيلسوف فعلى را گويند كه مبدأ اول آن تفكر باشد رجوع شود به فعل و اقسام آن.

مُحْكَمات

-(اصطلاح اصولى) منظور آيات محكمۀ قرآن است كه قابل تأويل نيست و مأخوذ از خود قرآن است.

مُحْكَم و مُتَشابه

-(اصطلاح اصولى) و الفاظى‌اند كه مفيد معانى خاص‌اند- چنانكه در افادۀ معنى محتمل معنى ديگرى نباشند.بجز آنچه صريحا از آنها دانسته ميشود اين گونه الفاظ را نص گويند و راجح مانع از افادۀ معنى ديگر هم گويند و اگر علاوه بر افادۀ معنى ظاهر،معنى ديگرى توان از آن اراده كرد و بعبارت ديگر محتمل افادۀ معنى ديگر هم باشد اين گونه الفاظ را ظاهر گويند و مشترك بين نص و ظاهر را كه مطلق رجحان است محكم گويند و اگر نسبت بافادۀ دو معنى متساوى باشد اين گونه الفاظ را مجمل گويند و اگر در يك معنى مرجوح باشد و در يكى ديگر راجح باشد مرجوح را مأول گويند و مشترك بين مأمول و بين مجمل را كه نفى رجحان است متشابه نامند مثال براى ظاهر لفظ«اسد»و براى مجمل لفظ«قرء»و نيز براى نص لفظ«سماء،ارض»و لفظ ظاهر «اسد،غايط و صلاة»نسبت بلغت و عرف و شرع بترتيب و براى ظاهر و مأول نيز مثال آورده‌اند بقول خداى متعال «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ» كه حمل آن بر مسح،ظاهر است و بر غسل خفيف مأول است.

(رجوع به قوانين ص 164 شود) در اصول ارشاد آمده است:

آيات واضحة المعانى كه نصا و يا ظاهرا بر معانى مراد دلالت ميكنند محكمات و آيات مبهمة المعانى كه مردد بين چند معنى متساوى ميباشند و يا تأويلا بر معانى مراد دلالت مينمايند متشابهات خوانده ميشوند.

پس محكمات قدر جامع بين نص و ظاهر و متشابهات قدر جامع بين مجمل و مئول ميباشند.

براى اينكه تفاوت آنها با يكديگر واضح شود و معلوم گردد كه كدامين يك محكم يعنى نص و ظاهر است و كدامين يك متشابه يعنى مجمل و يا مئول ميباشد؟ اينك چهار آيه را كه هر يك نمونۀ يكى از اقسام مزبوره است بترتيب بيان ميكنيم:

1-آيۀ: اَلزّٰانِيَةُ وَ الزّٰانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وٰاحِدٍ مِنْهُمٰا مِائَةَ جَلْدَةٍ نص در وجوب تجليد است يعنى غير از معنى وجوب تجليد بزانى و زانيه كه معنى تحت- اللفظى آيه است معنى ديگرى عرفا و لغتا از آن محتمل نمى‌گردد.

2-آيۀ: اَلسّٰارِقُ وَ السّٰارِقَةُ فَاقْطَعُوا

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1712
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست