نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1684
به لا تناهى و غير متناهى و(شفا ج 1 ص 93 و تفسير 1695).شود.
مَتْنِ واقِع
-(اصطلاح فلسفى)مراد از اصطلاح متن الواقع نفس الامر است.
مير داماد از كلمۀ متن الواقع اغلب جهان ما فوق زمان و زمانيات را خواهد.
(از اسفار ج 3 ص 74).
مُتَنَجِّس
-(اصطلاح فقهى)چيزى كه بواسطه ملاقات با نجاست نجس شده باشد.
مُتَواتِر
-(اصطلاح حديث و علوم عقلى)پياپى باشد و در عروض آن باشد كه ميان حرف ساكن آخر و حرف ساكن پيش از آن يك حرف متحرك باشد مانند «مارا.يارا»و در منطق نوعى از مقدمات يقينى است و در نزد اهل حديث خبرى است كه ناقل آن عدۀ باشند كه عقلا تبانى آنها بر كذب محال باشد رجوع به خبر متواتره شود.
(و رجوع به درايه ص 15 و كشاف)
مُتَواتِرات
-(منطقى)شهاب الدين سهروردى در باب مواد صناعات خمس و ارزش و حدود هر يك گويد:
در دانشهاى حقيقى بجز برهان چيز ديگرى بكار نيايد و آن يعنى برهان عبارت از قياسى بود از مقدمات يقينى تشكيل و تركيب شده باشد و آنچه از علوم و دانشها بطور يقين از راه مقدمات حاصل ميشود سه نوع است پس مقدمات يقينى بر سه دسته و يا سه نوعاند.زيرا معلومات و آنچه از مقدمات بدست مىآيد يا از نوع اولياتاند و آنها آن نوع معلوماتى ميباشند كه حصول آنها و تصديق بآنها متوقف بر غير از تصور حدود و دو طرفقضيه نباشد و اين گونه دانشها اگر چه از راه كسب هم باشد باز جزو اوليات محسوب ميشوند زيرا پس از تصور حدود و اطراف و موضوع و محمول آن كسى نتواند منكر آن شود و تصور حدود و اطراف آن در حصول يقين كافى بود.
مانند حكم باين كه«كل بزرگتر از جزء خود است»و يا«چيزهائى كه مساوى با امرى ميباشند همه با يكديگر مساويند» و يا اينكه«سياهى و سپيدى در يك محل جمع نمىشوند» و يا معلوماتى ميباشد كه از راه مشاهدات حاصل شده است يعنى آنچه بقواى ظاهره يا باطنۀ تو درآيد«مانند محسوسات» مانند علم تو باين كه«آفتاب نوردهنده و روشنكننده است»و يا اينكه تو را شهوتى و غضبى است و بايد بدانى كه مشاهدات تو براى غير تو حجت نبود مادام كه شعور و مشاعر او نيز بمانند مشاعر و شعور تو نباشد و يا معلومات حاصل از مقدمات حدسى و از نوع حدسيات ميباشد و حدسيات را بر اساس قاعدۀ اشراق اقسامى است:
مجربات و آن عبارت از مشاهدات متكرره است كه بسبب تكرار يقين آورد بدان سان كه نفس انسان از اتفاقى بودن آن در امان باشد و او را يقين شود كه اين امر بر حسب اتفاق بود.بمانند آنكه حكم كنى كه«زدن با تازيانه رنجآور بود» و بايد دانست كه اين گونه احكام از راه استقراء حاصل نمىشود زيرا استقراء در تمام موارد افاده يقين نكند.
استقراء و آن عبارت از حكمى است
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1684