responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1665

رجوع بماهيت من حيث هى شود.

ماهيَّتِ واجِبْ إنيَّتِ او است

-كسانى كه قائل باصالت ماهيت ميباشند چون با توجه باين قاعده كه«كل ممكن زوج تركيبى له ماهية و وجود»باشكال برخورده‌اند كه چگونه ممكن است ذات حق هم كه موجود است مركب باشد در حال كه آن موجود بسيط الذات است از اين جهت گفته‌اند كه ماهيت خدا عين وجود او است البته اين مسأله از نظر اصالت وجوديان بطرز خاصى حل شده است.

(دانشنامه بخش الهيات ص 76) .

مايِعات نَجِسَه

-(اصطلاح فقهى)مانند شراب...در مقابل مايعات متنجسه كه بواسطه ملاقى شدن با نجاسات نجس شود.

مايِل

-(اصطلاح هيوى)فلك مايل فلكى بود متوازى السطحين در جوف فلك ممثل قمر بطورى كه سطح محدب آن مماس با سطح مقعر ممثل ست و سطح مقعر آن مماس عالم كون و فساد است.

اين فلك با ممثل متحد المركزند لكن منطقۀ هر يك مقاطع آن ديگر بود بر دو نقطۀ كه عقدتين گويند و فلك ممثل را در قمر فلك جوزهر گويند.

(از بيست باب ملا مظفر)

مايِلُ الاَوتاد

-(اصطلاح نجومى)رجوع باوتاد شود

مايِل ناظِر

-(اصطلاح هيوى و نجومى) بر حسب اعتبار كردن هشت خانۀ طالج كه سواى اوتاد اربعه بود گفته‌اند كه از هشت خانۀ طالج دو خانۀ قوى است كه مايل ناظر خوانند كه بيت يازده و پنج بود و دو خانه ضعيف‌اند كه زايل و ساقط خوانندكه بيت دوازده و شش بود و خانه از وجهى قوى بود و از وجهى ضعيف كه زايل ناظر خوانند مانند بيت نهم و سوم و همۀ اينها در باب خود معلوم گردد.

(از بيست باب ملا مظفر)

مُباح

-(اصطلاح فقهى)بى‌حكمى است و مقابل مندوب،مكروه،حلال،حرام و واجب است و امرى است كه فعل و ترك آن متساوى الطرفين باشد (از موافقات ج 1 ص 109-ج 3 ص 189).

مُباحاتِ عُمومى

-(اصطلاح فقهى) آنچه براى همه استفادۀ از آن رواست مانند آبهاى رودها و اراضى جنگلها و در كليات حقوقى آمده است:

شكار از جمله مباحات است و كسى كه آن را حيازت كند مالك آن خواهد شد شروط حليت گوشت شكار بقرار ذيل است:

1-آنكه حلال گوشت باشد مثل آهو و بز كوهى.اما حيوانات حرام گوشتى كه قابل تذكيه باشند مثل خرگوش و روباه و امثال آنها در صورتى كه تذكيه شده باشند استعمال پوستشان در غير نماز خالى از اشكال است.

2-تسميه باين كه صياد در موقع ارسال سگ شكارى بدنبال شكار يا رها كردن تير نام خداوند را بزبان آورد.پس اگر عمدا در آن هنگام نام خدا را نبرده باشد شكار حرام خواهد بود اما اگر ترك آن از روى فراموشى بوده موجب حرمت نخواهد شد.

3- شكاركننده متدين بدين اسلام باشد.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1665
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست