نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1662
اطلاع پيدا كند.
(كشاف ص 1652) و تجليات انوار الهى است كه دائم است و معشوق زيبا روى را گويند.
جامى گويد:
دو هفته شد كه نديدم مه دو هفتۀ خود را
كجا روم بكه گويم غم نهفتۀ خود را
دراز خواب خوش اى بخت بد مگر كه گشايم
بروى همچو مهش چشم خفته خود را
خداى را مكن اى باغبان مضايقه چندان
كه يك نظاره كنم باغ نوشكفتۀ خود را
مريز اشك من اى چشم خون گرفته كه خواهم
كنم نثار رهش اين درنه سفته خود را
ماه صِيام
-(اصطلاح عرفانى)مرحله رياضت را گويند.
حافظ گويد:
ساقى بيار باده كه ماه صيام رفت
در ده قدح كه موسم ناموس و نام رفت
وقت عزيز رفت،بيا تا قضا كنيم
عمرى كه بىحضور صراحى و جام رفت
مستم كن آن چنان كه ندانم ز بيخودى
در عرصۀ خيال كه آمد كدام رفت
ماهُو
-(اصطلاح منطقى)سؤال بواسطۀ كلمۀ ماهو از ذات و حقيقت و ماهيت شىء ميشود چنانكه گويند«الانسان ما هو»و يا«الحيوان ما هو»كه پاسخ آن ذاتيات است چنانكه در پاسخ سؤال اول بايد گفته شود انسان حيوانى است ناطق و در پاسخ سؤال دوم گفته شود جسمى است نامى حساس متحرك بالاراده.
(از شفا ج 2 ص 582-تفسير ص 830،185).
ماهِى
-(اصطلاح ذوقى)عبارت ازعارف كامل است كه مستغرق در بحر معرفتست.
مولوى گويد:
اين جهان درياست تن ماهى و روح
يونس محجوب از نور صبوح
گر مسبح باشد ار ماهى رسيد
ور نه در وى هضم گشت و ناپديد
ماهيّات
-(اصطلاح فلسفى)ماهيات از نظر عرفا عبارت از وجودات خاصۀ علميهاند زيرا كه آنها در خارج ثابت نبوده بنحوى كه منفك از وجود خارجى باشند تا لازم آيد واسطۀ ميان موجود و معدوم باشد.
و ثبوت آنها منفك از وجود خارجى در موطن عقل است كه عبارت از صور فائضۀ از حق باشد و ثابت در علم حقاند و علم او وجود اوست زيرا علم او ذات اوست و اگر ماهيات غير از وجودات متعينه در علم حق باشند ذات او محل امور متكثره خواهد بود و اين امر محال است.
(از شرح قيصرى ص 20)
ماهيّاتِ جَعْليَّه
-(اصطلاح فقهى)و امورى است كه مجعول شارع است مانند صلاة،صوم و ساير عقود كه ماهيات جعليهاند و اطلاق بر فاسد آنها نمىشود.
(از قوانين الاصول ص 47 و قواعد ص 7)
ماهِيَّت
-(اصطلاح فلسفى)كلمۀ ماهيت در اصل ماهويت بوده است«ياء»آن«ياء» نسبت و«تاء»آن«تاء»مصدريه است و «واو»قلب بياء و«ياء»در«ياء»ادغام شده است و هاء آن مكسور گرديده است.
و بعضى گويند ماهيت مشتق از
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1662