responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1658

نسبت بآنها حاصل نشده،ملاك ماليت كه عبارت از حاجت و منفعت باشد در آنها موجود است و باين لحاظ از آن،بمال تقديرى تعبير ميشود.

(كليات ص 67)

ماليَّتِ مَبيع

-(اصطلاح قواعد فقه) در كليات حقوقى آمده است:

مبيع بايد شرعا ماليت داشته باشد و ماليت عرفى كافى نيست و لذا بيع خمر و اصنام و اعيان نجسه و اعيان محرمه مثل آلات لهو و قمار و امثال آنها جائز نيست.

ماليت نداشتن چيزى يا از جهت حرمت و نفيس بودن آن چيز است مثل انسان و مساجد و امثال آنها يا از جهت خست و پستى آن چيز است مثل قاذورات و حشرات و امثال آنها،در صورتى كه منافع عقلانى منظور نباشد و الا معامله آنها منعى نخواهد داشت.

(كليات ص 80)

مأمُور به

-(اصطلاح اصولى)رجوع بامر شود.

مانِع

-(اصطلاح اصولى)و مانع امرى است كه از وجود آن عدم لازم آيد و لكن از عدمش وجودى لازم نيايد بذاته و يا از عدم آن وجود يا عدم لازم نيايد بذاته مانند مسافرت كه مانع روزه گرفتن و تماميت نماز است.مانع بر سه قسم است 1 آنچه مانع است ابتداء و استدامة مانند رضاع كه مانع است از نكاح ابتدائى و مبطل است مر نكاح قبلى را 2 آنچه مانع است در ابتداء نه استدامة مانند عده كه مانع نكاح است در ابتداءمگر براى صاحب عده و مانع استدامت نكاح نيست چنانكه اگر حليله شخص وطى به شبهه شود موجب قطع نكاح او نيست 3 آنچه مردد است مانند احرام نسبت به ملكيت صيد كه ناشى از آن باشد كه سبب آن در حال احرام عارض شود و از قسم دوم است احرام كه مانع ابتداء نكاح است نه استدامۀ آن.

(از قواعد ص 21،88،141،15، 24،103-موافقات ج 1 ص 265) در كليات حقوقى آمده است:

مانع عبارت است از چيزى كه مقتضى را از تأثير باز دارد-بنا بر اين معارضه بين مقتضى و مانع وجود ندارد.

بلى ممكن است دو چيز مزاحم يكديگر باشند در اين صورت هر كدام بر ديگرى رجحان داشته باشد مانع آن خواهد بود.

(كليات حقوقى ص 8)

مانِعِ شَرعى

-(اصطلاح فقهى)در مقابل مانع عقلى است

مانى

-(ملل و نحل)حكيم معروف است كه خود را پيامبر دانست.شخصيت او مقرون بداستانها و افسانه‌ها است و دربارۀ او داستانها گفته‌اند كه هيچ كدام محقق نشده است.

گويند مانى حكيم از شاگردان قارون نامى است،وى مدعى نبوت شد،باصول مذاهب مجوس،نصارى و ثنويت آشنائى داشت،كتابى براى شاپور بن اردشير نوشت و آن را شاپور قان ناميد،وى در آن كتاب گويد:حكمت و دانش را خداوند در عصرى از اعصار بوسيله يكى از

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1658
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست