responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1652

كند مانند «مٰا هٰذٰا بَشَراً» 2 ما مصدريه كه دو است يكى زمانيه مانند «كُلَّمٰا أَضٰاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ» و «مٰا دُمْتُ حَيًّا» و غير زمانيه مانند «عَزِيزٌ عَلَيْهِ مٰا عَنِتُّمْ» و «وَدُّوا مٰا عَنِتُّمْ. و ضٰاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ» 3 ما زائده و آن دو است كافه و غير كافه «ما»كافه بر سه نوعست يكى كافه از عمل رفع كه متصل بافعال شود افعال(قَلّ كَثر،طال)مانند«قلَّما»دوم كافه از عمل نصب و رفع كه متصل به«ان»و ساير حروف شبه به فعل شود مانند «إِنَّمَا اللّٰهُ إِلٰهٌ وٰاحِدٌ» سوم كافه از عمل جر كه متصل بحروف جر شود مانند «رُبَمٰا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا» و متصل بكاف شود مانند«كما سيف عمرو لم تخنه مضاربه» (از مغنى ص 154-160-تلخيص ص 88) در فلسفه مطلوب از پرسش بوسيلۀ كلمۀ«ما»گاه شرح اسم است كه پرسش از معناى لغوى است و آن را«ما»شارحه گويند و گاه پرسش از حقيقت شىء است و آن را«ما»حقيقيه گويند مثال براى اول چنانكه گفته شود«ما الانسان»و مراد بيان معناى لغوى انسان باشد و مثال براى دوم همان«ما الانسان»است در صورتى كه مراد بيان حقيقت و ذات انسان باشد در هر حال در صورتى كه منظور از پرسش بوسيلۀ كلمۀ«ما»بيان معناى لغوى و شرح اسمى چيزى باشد آن را«ما» شارحه گويند و اين ابتدائى‌ترين سؤال و پرسش است كه در مقام بررسى و اطلاع از اشياء خارجى ميشود،بعد از آنكه معناى لغوى و نام شىء براى پرسش‌كننده روشن شد پرسش از حقيقت و ماهيت آن چيز ميشود و آن را سؤال به «ما»حقيقيه گويند و آن دومين مرتبۀ پرسش است.و بعد پرسش از وجود آن شود كه سؤال بوسيله«هل»بسيطه است و بعد سؤال از علت وجود و يا علت اوصاف و آثار ذاتى آن ميشود كه سؤال بواسطه «لم»ثبوتى و اثباتى است رجوع بهر يك از اين اصطلاحات شود.

(از شرح منظومه ص 88).

در فارسى مراد از كلمۀ ما همان«ماى فارسى»يا من انديشنده است يعنى نفس ناطقه.

مولانا گويد:

باده از ما مست شد نى ما ازو
قالب از ما هست شد نى ما ازو

ماء

-(اصطلاح فقهى)ماء يعنى آب و يكى از عناصر اربعه است مبدئيت اين عنصر اولين دفعه بوسيله طالس ملطيه اظهار شده است يعنى وى اولين فيلسوفى است كه مبدأ آفرينش جهان جسمانى و مادة المواد كائنات را آب دانسته است (از شفا ج 1 ص 526).

ماءِ جارى

-(اصطلاح فقهى)و آن آبى است كه بر روى زمين سيلان داشته باشد مانند قنوات و نهرها و رودها و بملاقات نجس نجس نمى‌شوند مگر آنكه رنگ يا بوى يا طعم آن تغيير كند (از عروه ص 11)

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1652
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست