responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1648

لوح محفوظ از نظرشان دور شد
لوح ايشان ساحر و محسور شد.

سر همان و سر همان هيكل همان
موسئى بر عرش فرعونى همان

لَوحِ مَحْفوظِ عالَمِ صَغير

-(عرفانى) منظور نطفۀ انسانى است از آن جهت كه هر چيزى كه در آدمى ظاهر شود در نطفۀ وى نوشته بود (از انسان ص 206)

لَوح هَيولى

-(اصطلاح فلسفى)مراد از لوح هيولى عالم اجسام است كه قابل و محل صور منفصلۀ مختلفۀ متعاقبه است (رجوع شود باسفار ج 3 ص 62، 91-رسائل ص 195).

لَوزاء

-(اصطلاح نجومى) نام يكى از صور ستارگان بود كه آن را شلياق و سلحفات نيز نامند و ستارۀ اين صورت ده بود اغلب نام نخستين ستارۀ اين صورت را كه از قدر اول بود بر اصطرلابات رسم كنند و او نسر واقع بود (از صور كواكب).

لَولا

-(اصطلاح ادبى)كلمۀ لو لا در زبان و قواعد عرب بر چند معنى آمده است 1-آنكه داخل بر جملۀ اسميه و فعليه شود براى ربط امتناع جمله دوم بوجود جمله اول مانند«لو لا زيد لاكرمته» يعنى اگر زيد موجود نبود اكرام ميكردم او را 2-آنكه براى عرض و تحضيض است و مخصوص بمضارع يا آنچه مأول بمضارع است ميباشد مانند«لو لا تستغفروا الله لَوْ لاٰأَخَّرْتَنِي إِلىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ» تحضيض طلب باحث و انزعاج است و عرض طلب با نرمى و ادب است 3-آنكه براى توبيخ است كه مخصوص بماضى است مانند «لَوْ لاٰ جٰاؤُ عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدٰاءَ فَلَوْ لاٰ نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّٰهِ قُرْبٰاناً آلِهَةً» 4-استفهاميه مانند «لَوْ لاٰ أَخَّرْتَنِي إِلىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ» (از مغنى ص 144)

لَوْما

-(اصطلاح ادبى)كلمه لو ما بمنزلۀ لو لا است مانند«لو ما زيد لا كرمته - لَوْ مٰا تَأْتِينٰا بِالْمَلاٰئِكَةِ» 2(از مغنى ص 144)

لَوْم

-(اصطلاح ذوقى)يعنى سرزنش و نزد اهل ذوق مقام لاابالى است.و آن مقامى است كه بنده از رسوم بگذشته و بر قوم رسيده و از آنجا نيز بگذشته به مقام تسليم و رضا رسيده باشد.

كه فرمود وَ لاٰ يَخٰافُونَ لَوْمَةَ لاٰئِمٍ ذٰلِكَ فَضْلُ اللّٰهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشٰاءُ وَ اللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ .

رجوع به ملامت و ملامتى شود

لَوْن

-(اصطلاح فلسفى و كلامى) لون يعنى رنگ حكماء قديم در اينكه الوان را وجود حقيقى است يا نه اختلاف كرده‌اند.

دستۀ گويند الوان را وجود حقيقى نباشد و تمام آنها از باب خيالاتند چنانكه در قوس و قزح و هاله گويند الوان در اثر مخالطت هوا با اجسام شفافه ريز و كثرت سطوع متعاكسه از آنها تخيل ميشود و بالجمله سفيدى بازگشت بنور و سياهى بازگشت بظلمت ميكند.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1648
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست