responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1630

غيرت عشق اين بود معنى لا
لا اله الا هو اين است اى پناه

لات

-(اصطلاح ادبى)در ماهيت اين كلمه اختلاف است بعضى گويند يك كلمه است و فعل ماضى است و بمعنى نقص است«لات يليت»و از اين باب است «لاٰ يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمٰالِكُمْ شَيْئاً» بعضى گويند اصل آن ليس بكسر ياء بوده است ياء آن تبديل بالف شده است و سين تبديل بتاء شده است.برخى گفته‌اند مركب از لاء نافيه و تاء تأنيث است و گفته شده است لاء نافيه و تاء زائده است.در عمل آن بعضى گويند عمل ندارد و اگر مرفوعى بعد از آن واقع شود مبتداء محذوف الخبر است و اگر بعد از آن منصوبى واقع شود مفعولى است كه فعلش حذف شده است كه «لاٰتَ حِينَ مَنٰاصٍ» «لا ارى حين مناص» بوده است قول دوم عمل آن رفع باسم و نصب بخبر است و قول سوم عمل ليس دارد.

(از مغنى ص 130)

لازِم

-(اصطلاح فلسفى)امرى كه خارج از ذات چيزى باشد و در عين حال غير منفك از آن باشد.لازم آن گويند.

اعراض لازم باعراضى ميگويند كه لازمۀ ذات اشياء باشد يعنى تصور ماهيت شىء كافى در انتزاع آنها باشد.

لازم بر چند قسم است:يكى لازم وجود خارجى اشياء چنانكه حرارت مر آتش را و ديگر لازم وجود بطور مطلق اعم از خارج يا ذهن چنانكه زوجيت مرا ربع را و سه ديگر لازم ماهيت (از كشاف ص 1305).در ادب فعل لازم رجوع به لازم شود.

لا ضَرَر

-رجوع بقاعدۀ لا ضرر شود

لا ضَرورَت

-(اصطلاح منطقى)در زير كلمۀ امكان اشاره شد كه امكان مشترك ميان چهار معنى است 1-امكان عامى كه سلب ضرورت مطلقه است از يكى از دو طرف وجود و عدم 2-امكان خاصى كه سلب ضرورت از دو طرف باشد 3-امكان اخص كه سلب ضرورت مطلقه و وصفيه و وقتيه از دو طرف باشد 4-امكان استقبالى كه نسبت به آينده است و بالاخره مفهوم لا ضرورت در هر مورد مساوى با امكان است.

(دستور ج 3 ص 165).

لا و إلاّ

-(اصطلاح ذوقى)اشاره به لا اله الا الله و«كلمۀ لا اله الا الله»اگر چه صورت نفى دارد غايت اثبات است و نهايت تحقيق اشارت ارباب معرفت آنست كه«لا»در ابتدا كلمت نفى اغيار است و«الا الله»اثبات جلال الهيت،چون «لاء»از صورت انسانى فكندت در ره حيرت،پس از بود الهيت بالله آى از الا،تو باز گشاده بال همت،در خوف هواى لا و الا (از عده ج 2 ص 626).

لالِه

-(اصطلاح ذوقى)لاله نتيجۀ معارف را گويند كه مشاهده كنند و كنايت از چهره گلگون محبوب است كه عاشق مهجور را داغدار كند.

فروغى گويد:

نه همين لاله بدل داغ تو دارى اى گل
داغ سوداى رخت بر جگرى نيست كه نيست

لا شَيْئى

-لقب دنيا است.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1630
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست