نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1608
و آن كلى طبيعى است و گاه مجموع عارض و معروض،صفت و موصوف را ميخواهند و آن كلى عقلى است و بالاخره مراد از كلى طبيعى ماهيت بلا شرط است و از اين جهت گويند كلى طبيعى يعنى ماهيت من حيث هى.موجود نيست و بلكه موجود بالعرض است زيرا حاكى از وجود است.
و بديهيست كه كلى منطقى كه مجرد وصف و كلى عقلى كه مجموع وصف موصوف است در خارج موجود نخواهد بود.
-(اصطلاح عرفانى)اسم جمع چيزى است كه در آن خلل نشود و حقيقت كلية جمع همت است به نعت حرقت در طلب مشاهدت.
كُلِّى عَقْلى كُلِّى طَبيع كُلِّى مَنْطقى
(اصطلاحات منطقى) رجوع شود به كلى.
كُلّياتِ خَمْس
-(اصطلاح منطقى) كليات از نظر ذاتى و عرضى بودن نسبت بافراد خود بر پنج نوعند.باين بيان كه كلى يا ذاتى مصاديق و افراد خود است و يا عرضى.قسم اول كه ذاتى است يا ما به الاشتراك ميان چند نوع است و بعبارت ديگر جزء مشترك ميان انواع مختلف است جنس مينامند و يا ذاتى مخصوص است و مخصوص بيك نوع است در اين صورت فصل مينامند و يا مركب از مجموع جنس و فصل است كه عين حقيقت و تمام حقيقت افراد است نوع مينامند و قسم دوم كه عرضى است يا عرض خاص است يعنى مخصوص بيك نوع است و يا مشترك ميان چند نوع كه عرض عام مينامند مثال جنس حيوانيت نسبت بانسان و ساير حيوانات و مثال نوع حيوان ناطق نسبت بانسان و حيوان ناهق نسبت بحمار و حيوان صاهل نسبت باسب و مثال فصل،ناطق تنها نسبت بانسان و ناهق تنها نسبت بحمار و مثال عرض خاص،تعجب و ضحك نسبت بانسان و مثال عرض عام،حركت و حس نسبت به بانسان و حيوان.
(تهافت التهافت ص 336-اسفار ج 1 ص 69،72-اساس الاقتباس ص 27-اسفار ج 3 ص 173).
كَم
-(اصطلاح فلسفى و ادبى) كم يكى از مقولات عرضى است و آن عرضى است قابل انقسام بالذات و بر دو
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1608