responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1573

منزلى ديگر است،ره روان را و حالتى ديگر است محبان را،اما تا با شمشير مجاهدت در راه شريعت كشته نشوى و به آتش محبت سوخته نگردى مسلم نيست كه در اين باب شروع كنى و نگر تا اعتقاد نكنى كه آتش همين چراغست،كه تو دانى و بس،كه كشتگان حق ديگرانند و كشته‌شدگان خلق دگران، و سوختن بآتش عقوبت ديگر است، و سوختن بآتش محبت ديگر،پير بزرگوار گفت من چه دانستم كه اين دود آتش داغ است،من پنداشتم كه هر كجا آتشى است چراغ است،من چه دانستم كه در دوستى، كشته را گناهست و قاضى خصم را پناهست،من چه دانستم كه حيرت بوصال تو طريق است،و ترا او بيش جويد كه در تو غريق است.

شبلى روزى بصحرا شد،چهل كس را ديد از والهان و عاشقان در اين حديث ايشان را فرو گرفته بود،كه در صحرا همه افتاده هر يكى خشتى در زير سر نهاده و جان به چنبر گردن رسيده گفت:الهى از ايشان چه ميخواهى؟باز درد،بر دلشان نهادى،آتش عشق در خرمنشان زدى، بعاقبت،ايشان را به تيغ غيرت بكشى.

خطاب آمد كه ايشان را بكشم،چون كشته باشم،ديت شان هم بدهم.

شبلى گفت:ديت ايشان چه باشد؟ خطاب آمد كه:هر كه كشتۀ تيغ جلال ما باشد،ديت او ديدار جمال ما باشد.

با لشكر عشق تو مرا پيكار است
تا كشته شوم كه كشته را مقدار است گر كشتۀ دست را ديت دينار است
مر كشتۀ عشق را ديت ديدار است

كَشْف

-(اصطلاح عرفانى)كشف عبارت از ظهور مستور است در قلب.

و براى كشف مراتبى است بر حسب ارتفاع تمام حجب يا بعضى از آنها دون بعضى.

قيصرى گويد كشف در لغت بمعنى رفع حجاب است و در اصطلاح عرفا بمعنى اطلاع بر ما وراء حجاب است از معانى غيبى و امور خفيه و آن يا معنوى است و يا صورى و مراد از صورى امورى است كه در عالم مثال است از راه حواس پنجگانه و آن هم يا بطريق مشاهده است مانند ديدن و مكاشف صور ارواح و انوار روحانيه را و يا بطريق سماع است مانند شنيدن حضرت رسول.

در كشاف است كه كشف بمعنى مكاشفه است و مكاشفه رفع حجاب است كه ميان روح جسمانى است كه ادراك بحواس ظاهر نتوان كرد و گاه مكاشفه اطلاق بر مشاهده شود (از مصباح الهدايه ص 39-دستور العلماء ج 3 ص 124-كشاف ص 1252).

كَشْفِ خَواطِر

-(اصطلاح عرفانى) كشف خواطر آنست كه آنچه بر خاطر او و سر او افتد جستجو كند و آنچه حق است بگيرد و آنچه باطل است طرد كند زيرا ممكن است آنچه بر سر گذرد الهام نباشد بلكه وسواس شيطانى بود (از شرح قيصرى ص 34-مصباح- الانس ص 39).

كَشْفِ عَيانى

-(اصطلاح عرفانى)

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1573
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست