responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1512

در پاى كوى تو سر ميتوان بريد
نتوان بريدن از سر كوى تو پاى‌ها
گيرم كه بركنى دل سنگين ز مهر من
مهر از دلم چگونه توانى كه بركنى

قَلبُ الشُّجاع

-(اصطلاح نجومى) رجوع بفرد شود

قَلبُ العَقرَب

-(اصطلاح نجومى) ستاره بود واقع بر صورت عقرب شبيه بقلب

قَلَق

-(اصطلاح عرفانى)و قلق عبارت از تحريك شوق است باسقاط صبر و از ثمرات شوق است زيرا موقعيكه شوق قوت يابد بى‌تاب ميشود رجوع بفرهنگ مصطلحات عرفا شود.

بعضى گويند:قلب جوهر مجردى است متوسط ميان روح و نفس (اصطلاحات صوفيه خطى و رجوع شود به اسفار ج 4 ص 133،78-شفا ج 1 ص 445-مجموعه دوم مصنفات شيخ اشراق ص 206).

قَلَم

-(اصطلاح عرفانى)اين اصطلاح مأخوذ از قرآن ن وَ الْقَلَمِ اَلَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ است و عرفا و فلاسفۀ اسلامى بكار برده‌اند.

و در حديث است كه

«اول ما خلق الله القلم» قلم در لغت بمعنى خامه است و از لحاظ فلاسفه عرفان مشرب اطلاقات متعددى دارد.

سيد شريف گويد:قلم عبارت از علم تفصيلى است زيرا حروف كه مظاهر تفصيل قلمند بطور اجمال و بوجود لفى در مداد موجود است و مادام كه در مداداست مجمل است و موقعى كه بقلم منتقل شد بواسطۀ آن تفصيل ميابد همان طور كه نطفه كه ماده انسان است مادام كه در پشت انسان است جامع جميع صور انسان است در مرتبت اجمال و بوجود لفى و موقعى كه در لوح رحم منتقل شد تفصيل ميابد (تعريفات ص 20) صدر الدين گويد:ذات بارى تعالى ابتدا جوهر مجرد قدسى را آفريد و بتوسط او جوهر قدسى ديگرى آفريد و همين طور بطور مترتب در كمال و شرف و بالجمله هر يك از عقول طوليه علت وجود موجود عقلى و نفسى ديگر است و از اين جهت از هر يك از عقول مجرده طوليه و نفوس و افلاك ميتوان تعبير بقلم كرد و قلم اول كه عقل اول باشد ملك مقرب عقلى و قلم اعلى است و بالجمله عقول را باعتبار آنكه واسطۀ در فيضان صور علميه‌اند بر نفوس كليۀ فلكيه و موجب وجود آنها هستند قلم گويند (اسفار ج 3 ص 62،91-رسائل صدرا ص 150،157،282).

«فان الذى كتبه القلم الاعلى فى اللوح المحفوظ لا يتبدل»(اسفار ج 3 ص 109)«و محلها اللوح و القلم احدهما على سبيل القبول و الانفعال و هو اللوح بقسميه و الآخر القلم على سبيل الفعل» (اسفار ج 3 ص 61).اما اللوح و القلم فبيان القول فيها البارى جلت كبريائه اول ما بر زمن ذاته و نشأ هو جوهر قدسى فى غاية النور و الضياء و السناء بعد الاول تعالى».(اسفار ج 3 ص 62-و رجوع شود به اسفار ج 3،100،166-و شرح نهج البلاغه ص 13).

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1512
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست