responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1486

قَصْر

-(اصطلاح ادبى)در لغت حبس است و بازداشتن و بازگردانيدن و بزندان كردن و كم كردن و جامه كوفتن و درآمدن شب و تاريكى باشد و در فقه نماز قصر باشد و در عروض اسقاط حرف ساكن است از سبب خفيفى كه در آخر ركن باشد و ما قبل آن را ساكن كردن چنانكه از فاعلاتن فاعلات ماند (از المعجم ص 46-دره ص 26) و در علم معانى حصر و تخصيص است و عبارت از قراردادن بعضى از اجزاء كلام باشد مخصوص به بعضى بنحوى كه از را تجاوز نكند و انتساب او فقط بدان باشد و آن بر دو قسم است يكى قصر حقيقى و ديگرى قصر مجازى و يا اضافى و بالجمله اقسامى دارد از اين قرار.

قصر تعيين.در موقعى كه مخاطب را مشتبه است كه فلان صفت آن عمرو است با زيد و متكلم بواسطۀ ايراد جملۀ مقيد به قصر محكوم عليه را معين ميكند مانند«ما شاعر إلا زيد»در صورتى كه براى مخاطب مساوى است كه شاعر زيد است يا عمر و يا مردد باشد كه كدام است.

قصر قلب و مراد تخصيص امرى است به شىء يا شخصى بجاى تخصيص آن بامر يا به شىء ديگر مانند«ما زيد الا قائم» در مقام رد بر كسى كه گمان كند زيد قاعد است نه قائم.

و يا«ما شاعر الا زيد»در مقام رد بر كسى كه عكس آن را گمان كند يا گمان كند كه هر دو شاعرند.

قَصْرِ افْراد

-عبارت از تخصيص امرى است به شخصى يا شيئى دون شيئى يا شخصى ديگر مانند«ما زيد الا كاتب»درمقام رد بر كس كه گمان كند كه زيد هم كاتب است هم شاعر و هم...و«ما عمرو شاعر بل زيد».

قصر صفت بر موصوف-مانند «ما شاعر الا زيد»رد بر كسى كه گمان كند عمرو هم مثلا شاعر است و «مٰا مُحَمَّدٌ إِلاّٰ رَسُولٌ» كه قصر افراد هم هست.

(از كشاف ص 1183-1185- مختصر المعانى ص 75-76 و مطول ص 71-174).در اين مبحث بحث زيادى است رجوع بكتب مربوطه شود.)

قَصرُ العام

-(اصطلاح اصولى)و مراد تخصيص عام است به امورى و مخصص و تخصيص گاه به مخصص متصل است مانند تخصيص بوسيلۀ استثناء متصل و شرط و غايت و صفت و بدل بعض و گاه منفصل است و آن يا عقلى است مانند اَللّٰهُ خٰالِقُ كُلِّ شَيْءٍ كه مراد غير ذات خداست و بجز افعال عباد است و يا لفظى است مانند خَلَقَ لَكُمْ مٰا فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً. وَ لاٰ تَأْكُلُوا مِمّٰا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللّٰهِ عَلَيْهِ بحث است در آنكه يك عام تا چه اندازه ممكن است مخصص شود.گويند بايد در تحت عام بعد از تخصيص باندازۀ جمع بماند كه نزديك بمدلول عام باشد و لكن از باب تعظيم ممكن است استعمال عام در يك فرد و در اينكه عدۀ كه بايد بماند و نزديك به مدلول عام باشد تا چه اندازه است نيز بعضى گويند باندازۀ نصف يا زيادتر عدۀ ديگر گويند تخصيص تا سرحد يك نفر مانده هم امكان دارد و بلا اشكال است و عدۀ ديگر گويند سه فرد و عدۀ ديگر گويند دو فرد،عدۀ گويند اگر عام به صيغه جمع باشد ناچار بايد

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1486
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست