responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1478

از ايشان،يا سوگند مدعى.

و اگر بعضى از ورثه اقرار آرند،و عدل نباشند،ايشان را لازم بود،بمقدار حق ايشان از تركه.

(معتقد الاماميه ص 363 و 364) در كليات حقوقى آمده است:

قرض عبارت است از اينكه شخص مالى را بديگرى تمليك كند باين طور كه ضامن مثل يا قيمت آن باشد.

هر آنچه از لفظ يا فعل دلالت بر معنى مذكور فوق نمايد در وقوع آن كافى است.

در قرض عقد تنها بدون قبض اثرى ندارد و در تحقق آن اقباض مقرض يعنى وام‌دهنده و قبض مقترض يعنى وام‌گيرنده كافى است.

و مقترض بمجرد قبض مالك آن ميشود بشرط اينكه باذن مقرض تحقق يافته باشد.

در صورتى كه عين مال از پيش نزد او بوده حاجتى بتحصيل اذن يا اقباض و قبض جديدى نخواهد داشت.

مالكيت مقترض پس از قبض موقوف بر تصرف نبوده و مقرض حق مطالبه عين آن را نخواهد داشت بلكه اگر مثلى باشد مثل آن و گر قيمتى باشد قيمت آن بعهدۀ مقترض خواهد بود.

مدار در قيمت بقيمت زمان اداء است نه زمان قيمت قرض،و اگر بكلى از قيمت افتاده باشد مدار بقيمت قبل از سقوط است يعنى آخرين قيمت.

هر آنچه اجزاء آن از حيث قيمت و منفعت مساوى بوده و در صفات بهم نزديك باشند مثل گندم و جو و طلا ونقره قرض آن صحيح است.

و بهر حال بايد معلوم باشد.پس اگر از مقادير است بايد مقدار آن مجهول نباشد و الا صحيح نخواهد بود.

هر قرضى كه در آن شرط نفعى شود كه مقترض بر اصل چيزى بيفزايد خواه عين باشد يا منفعت يا وصف معامله ربوى بوده و شرعا ممنوع است و لو در ضمن عقد ديگرى شرط شود زيرا چيزى كه حرام است بشرط حلال نخواهد شد.

(كليات حقوقى 341،342)

قُرْعَه

-(اصطلاح فقهى)قرعه بطرق گوناگون انجام ميشود و از جمله امور مردده را بر روى كاغذ يا اشياء ديگر نويسند و در ظرفى يا كيسه اندازند و سپس استخراج كرده طبق قرار عرف و عادت بدان عمل نمايند و اين امر در امور مشكل صورت شرعى دارد.

در كليات حقوقى آمده است:

قرعه يكى از قواعدى است كه در كتب فقهه مشهور و از آن باين عبارت تعبير شده است:

«القرعة لكل امر مشكل» و اخبار عامه و خاصه بر آن دلالت دارد و از آن جمله اين خبر است:

«كلّ أمر مَجهُول فى القُرعَة» .

فقهاء اماميه جز در موارد مخصوصى باين قاعده عمل نمى‌كنند و حتى بعضى اين قاعده را بسبب كثرت تخصيص موهون دانسته‌اند و اين قاعده در شرايع سابقه جارى بوده مثل اين آيه فَسٰاهَمَ فَكٰانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ و آيه ديگر إِذْ يُلْقُونَ أَقْلاٰمَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ بهر حال آيا قرعه اختصاص بواقع مجهول دارد مثل آنكه مردى دو زن

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1478
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست