responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1461

است و همين طور در جواهر نقل است كه وضع در دست باشد و بالجمله استيلا دادن طرف است و آن در امور مختلف متفاوت است (از كشاف ص 1198) در عروض اسقاط حرف پنجم ساكن است چنانكه از مفاعلين ياء و از فعولن نون ساقط شود.

(از المعجم ص 43).

در عرفان قبض و بسط دو حالت‌اند كه در مرتبت بعد از ترقى عبد از حالت خوف و رجا است و قبض براى عارف بمنزلت خوف است براى مستأنف و بسط براى عارف بمنزلت رجا است براى مستأنف (رسالۀ قشريه ص 32).

كاشانى گويد مراد از قبض انتزاع حظ است از قلب بجهت امساك و قبض حال سرور از او و مراد از بسط اشراق قلب است بلمعان نور حال سرور.

و سالك طريق حق چون از مقام محبت عام بگذرد و باوائل محبت خاص رسد داخل در زمرۀ اصحاب قلوب و ارباب احوال شود و حال قبض بر دل او فرود آمدن گيرد و«مقلب القلوب»قلب او را همواره ميان اين دو حالت متعاقب و متناوب منقلب ميدارد تا بكلى حظوظ او را ازو قبض كند و از نور خودش منبسط گرداند گاهى در قبضۀ قبضش تنك بفشارد تا نضارت وجود حظوظى ازو مترشح گردد و گاهى در ميدان بسطش عنان فرو گذارد تا مراسم عبوديت و اخلاص بپاى ميدارد (مصباح الهدايه ص 424) و قبض و بسط از جملۀ احوالند ومبتديان را از آن نصيبى نباشد و منتهيان از آن گذشته باشند و لاجرم مخصوص متوسطان است در محبت چون زدى گام نخست
قبض و بسط از گردش احوال تست
هر فتوحى كز بر جانان رسد
بيدلان را مژده درمان تست
بشكفد گلها ز باغ خوشدلى
روى دل گردد ز انده صيقلى
دل ز شادى چون شود مست و خراب
نفس را بوئى رساند از شراب
و قبض و بسط دو حالت‌اند كه تكليف بنده از آن ساقط است «وَ اللّٰهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ» و چنانكه آمدنش بكسب نباشد رفتنش بجهد نه.

و قبض قبض قلوب است و بسط عبارت بود از بسط قلوب اندر حالت كشف و اين هر دو از حق است.

قبض و بسط در يد خداست،كار او دارد و حكم او راست،يكى را دل از شناخت خود در بند دارد،يكى را در انس با خود بروى بگشايد،يكى در مضيق خوف حيران،يكى در ميدان رجاء شادمان،يكى از قهر قبض وى هراسان،يكى بر بسط وى نازان،يكى بفضل خود نگرد،در زندان قبض بماند،يكى بفضل حق نگرد،بر بساط طرب آرام گيرد،پير طريقت گفت:گهى بخود نگرم گويم:از من زارتر كيست؟ گهى بتو نگرم بگويم از من بزرگوارتر كيست؟ گاهى كه به طينت خود افتد نظرم

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1461
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست