responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1439

بر مركز حامل نه راست همى‌يابيم .آنكه راستيشان بر نقطه‌اى باشد كه دورى از مركز حامل همچند دورى مركز حامل است است از مركز عالم.و آن نقطه را مركز معدل المسير خوانند.و هر سه مركز بر يكى خط مستقيم‌اند.وين سه علوى راست با زهره.و شايد كه بر اين نقطه فلكى داراى همچند حامل،و وسط از محيط او كنى.و شايد كه وسط بزاويه‌ها دارى بر اين نقطه بى‌آنكه بروى فلك كشيده بود.

فَلَكِ مُمَثَّل

-(هيئت و نجوم) ابو ريحان گويد سطح منطقه البروج همه گويهاى ستارگان سياره را همه برد،و بهر كره‌اى دايره‌اى كند موازى مر منطقه را،و آن دايره فكل ممثل آن ستاره است كه آن كره او راست.و ممثل از آن جهت نام كردند كه او را موازى است و در سطح و مركز هر دو يكى ست،پس بر مثال اوست.و بخشهاى اين هم بخشهاى آنست.

و اين ممثل نائب است از منطقه از بهر مانندگى كه ميانشانست (رجوع شود به التفهيم ص 116)

فَلَكى

-(هيئت).

اهل هيئت و نجوم را فلكى گويند.

فَنا

-(اصطلاح عرفانى)مراد از فنا فناى عبد است در حق و فناى جهت بشريت اوست در جهت ربوبيت،بوسيلۀ كلمۀ فنا اشاره كنند بسقوط اوصاف مذمومه و بواسطۀ كلمۀ بقا اشاره كنند به قيام اوصاف محموده و چون هر بنده خالى از يكى اين از دو حالت نيست بنا بر اين هرگاه يكى از دو حالت نباشد قسم ديگر خواهد بود و على هذا كسى كهفانى شده باشد از اوصاف مذمومه يعنى عارى شده باشد از اوصاف مذمومه ظاهر شود در روى اوصاف محمودۀ او،كسى كه اوصاف مذمومه بر او غالب شود پوشيده ميشود بروى اوصاف و فضائل محمودۀ او و فناء عبد از افعال ذميمه و احوال خسيسۀ خود بواسطۀ عدم آن افعال است و فناء او از نفس خود و از خلق است و موقعيكه از افعال و اخلاق و احوال خود فانى شود جايز نباشد كه آنچه فانى از آن شده است موجود باشد.

(از كلمات مكنونه ص 99-رساله قشيريه ص 36-نفحات ص 5) مولوى گويد:

هيچ كس را تا نگردد او فنا
نيست ره در بارگاه كبريا
چيست معراج فلك اين زيستى
عاشقان را مذهب و دين نيستى
در نفحات است كه فناء عبارت است از نهايت سير الى اللّه و بقا عبارت است از بدايت سير فى اللّه.

و گويند«حقيقة الفناء فى حقايق البقاء» (از شرح كلمات بابا طاهر ص 214) در شرح منازل است كه فناء اضمحلال مادون حق است علما ثم جحدا ثم حقا و«الفناء مضادة البقاء».

و فنا سه قسم است.1-فناء علماء باللّه و فناء سالكان و ارباب احوال و فناء عارفان مستغرق فى اللّه و آن را سه درجه است اول فناء معرفت در معرفت كه علمى است دوم فناء عيان در معاين كه فناء جلى است سوم فناء طلب است

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 3  صفحه : 1439
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست