نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1409
آن حركت روح است بدرون از جهت ترس از امور موذى كه مترتب بر آنست و هر دوى آنها از انفعالات خاصۀ روحاند.
(اسفار ج 2 ص 50-51).
در نجوم بدين معنى است كه ارباب نجوم براى كواكب حالاتى باعتبار بيوت و بروجى كه واقع در آنند قائل شدهاند از جمله فرح و ترح و گويند عطارد هنگامى كه در بيت طالع باشد فرح است و فرح شمس موقعى است كه در بيت سابع باشد و مشترى در بيت يازده و زحل در بيت دوازده و قمر در بيت سوم و زهره در بيت پنجم و مريخ در بيت ششم.
(از بيست باب ملا مظفر)
فَرد
-(اصطلاح فلسفى،ادبى، نجومى)در كلمۀ حصه بيان شد كه اهل معقول ميان فرد و حصه فرق گذارده و گويند كه ماهيت هرگاه با قيد و تقيدى مورد لحاظ قرار گيرد بنحوى كه هم قيد و هم تقيد داخل باشد فرد ميباشد و بعبارت ديگر ماهيت مضافة بقيد بنحوى كه قيد و تقيد هر دو داخل باشند فرد است و هرگاه قيد خارج و تقيد كه محض اضافه است داخل باشد حصه مينامند مانند وجودات خاصه كه هر يك حصۀ وجود مطلقاند كه از اضافۀ وجود مطلق بخارج پديد مىآيند زيرا بنا بر قول اصالت وجوديان وجود حقيقت واحدى است و متأصل و وجودات خاصه حصصى از آن ميباشند يعنى از اضافۀ وجود مطلق متأصل بخارج وجودات خاصه كه حصصاند پديد مىآيند رجوع به حصص شود.
و معنى ديگر از اضافه مفهوم عام اعتبارى است به انواع وجودات كه هر دواعتباريند.
(از اسفار ج 1 ص 66).
در نجوم كلمۀ فرد هم نام ستاره بود بر گردن مار و آن را عنق الشجاع هم نامند و بر اسطرلابات رسم كنند و هم قلب الشجاع و سهيل الفرد و سهيل الشام نامند.
(از التفهيم ص 205) و در اصطلاح عروض مراد يك بيت است خواه هر دو مصراع آن قافيه دار باشد يا نه و بلكه فقط مصراع آخر را قافيه باشد (از دره نجفى ص 99).
فَردِ مُنْتَشِر
-(اصطلاح ادبى) و كلمۀ مانند«رجل»كه شامل هر يك از افراد مردها شود فرد منتشره گويند.
فَرساوُش
(بفتح فا و سكون راء)- (اصطلاح نجومى)،پر سياوش،برشاوش و حامل رأس الغول هم نامند يكى از صور شمالى كواكب است كه بر صورت مردى بود كه كلاه خود بر سر نهاده و در دست راست او شمشيرى بود و بدست چپ او رأس غول بود
فَرَسُ الأَعْظَم
-(اصطلاح نجومى)و يكى از صورتهاى كواكب بود و شامل بيست ستاره است در ناحيۀ شمال و بر شكل اسبى بود داراى سر و دست و بدن تا آخر پشت و او را كفل و دو پا نبود و آن واقع بر رأس صورت مرأة مسلسله بود آنكه بر متن و طرف جناح آن بود جناح الفرس نامند و آن كه بر منكب ايمن آن بود منكب الفرس نامند و آنكه بين كتفين و كتف جناح بود متن الفرس نامند و آنكه مايلتر بود به شمال از دو ستارۀ
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 3 صفحه : 1409