نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 998
رسائل ص 134-135) جامى گويد:
اى پر از فيض وجود تو جهان غرق نور تو چه پيدا چه نهان
مايۀ صورت و معنى همه تو با همه بىهمه تو اى همه تو
بىنصيب از تو نه چندست و نه چون خالى از تو نه درون و نه برون
كردۀ در همه اضداد ظهور هيچ ضد نيست ز نزديك و ز دور
جامى از هستى خود پاك شده در ره فقر و فنا خاك شده
در بقا از تو فنا ميخواهد وز فنا در تو بقا مىخواهد عراقى گويد:
أكئوس تلألأت بمدام ام شموس تهلكت[تهللت]بغمام
از صفاى مى و لطافت جام در هم آميخت رنگ جام و مدام
همه جامست و نيست گوئى مى يا مدامست و نيست گويى جام
چو هوا رنگ آفتاب گرفت هر دو يكسان شدند نور و ظلام
روز و شب با هم آشتى كردند كار عالم از آن گرفت نظام
گر ندانى كه اين چه روز و شب است يا كدامست جام و باده كدام
سريان حيات در عالم چون مى و جام فهم كن تو مدام
انكشاف حجاب علم يقين چون شب و روز فرص كن و سلام
گر نشد اين بيان ترا روشن جمله ز آغاز كار تا انجام
جام گيتىنماى را بكف آر
تا به بينى به چشم دوست مدام
سَريرِ بَناتُ النَّعش
-(نجومى و عبارت است از هفت كوكبى كه واقع بر عنق و سينه و دو زانوى دب اكبر است يعنى ستارگان 7،9،10،11،14،15- صورت دب اكبر(از صور كواكب ص 33).
سَطوَت
-(عرفانى) قهاريت انوار الهى است.
سَطح
-(اصطلاح فلسفى)امرى كه طولا و عرضا قابل انقسام باشد سطح ميگويند و سطح محدب يعنى سطح روئين جسم و سطح مقعر يعنى سطح زيرين جسم.
(از شفا ج 1 ص 63-دستور ج 2 ص 168)
سَعادَت
-سعادت عبارت از نيل به مطلوب است سعد نقيض نحس است و سعادت ضد شقاوت است.
يكى از مسائل مورد بحث اهل نظر بحث در سعادت و شقاوت است و آنكه سعادت و شقاوت چيست و آيا از امور حقيقى ميباشند يا اعتبارى اضافى نسبى و آيا از امور ذاتى ميباشند يا عرضى و معنى«السعيد سعيد فى بطن امه و الشقى شقى فى بطن امه»چيست و اگر سعادت و شقاوت ذاتى باشند پس انزال كتب و ارسال رسل بيهوده است و اگر عرضى باشند و اكتسابى پس معناى قضا و قدر چيست و سعادت و شقاوت در آخرت چيست و سعيد و شقى چه كسانى هستند قسمتى از اين مسأله در تحت عنوان كلمۀ اختيار و جبر مورد بحث قرار گرفته است و ما نيز بيان كرديم.
صدر الدين شيرازى در مقام بيان
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 998