responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 996

سرعت وجد بدين معنى است كه سر واجد از معنائى كه او را بوجد آورده است هيچ گاه فارغ نباشد يعنى همواره در سر او چيزى باشد كه وجد ازو خيزد زيرا سماع در بنده كار كند و در سر او وجدى پديد آيد و بر ظاهر او تواجد افتد و مقدار تواجد ظاهر بمقدار وجد باشد و مقدار وجد بمقدار مشاهدات و اگر او را مشاهدۀ باطن نباشد چون سماع پديد آيد تحركت طبيعى افتد و بالجمله اول مشاهدۀ باطن بايد تا وجد حاصل شود و چون وجد در باطن پديد آيد بر ظاهر تواجد پديد آيد و ازو احوال مختلف ظاهر گردد و يكى را تواجد گريه باشد و يكى را بانگ و نعره و يكى را صعق افتد و يكى را غش رسد و يكى را جنون افتد و يكى را موت باشد.

(از شرح تعريف ج 3 ص 13)

سُرَّةُ الفَرَس

-(اصطلاح نجومى) كوكبى بود مشترك بين فرس و مرأة مسلسله و رأس المرأة.راس المسلسله نيز نامند.

و آن را فرغ المؤخر و يا فرغ الثانى هم نامند (از معجم الفلكى)

سُرَّةِ

(بضم سين و فتح راء)

سِرقَت

-(اصطلاح فقهى)يعنى دزدى و در شرع حدى دارد و آن بر دو قسم است يكى آنكه زيانش به صاحب مال عايد شود و ديگر آنكه علاوه بر آن بر عامه مسلمانان هم زيان‌آور باشد كه اول را سرقت صغرى و دوم را سرقت كبرى نامند و حد آن برداشت مخفيانه است باندازۀ ده درهم مضروب پس اگر آشكارا باشد غصب است و كيفر آن قطع يد است يعنى چهار انگشت دست كه فرمود «السّٰارِقُ وَ السّٰارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمٰا جَزٰاءً بِمٰا كَسَبٰا نَكٰالاً» ج 2 ص 307)

سَرگَشتَه

-(اصطلاح عرفانى)حيران و شيفته بارگاه با عظمت الهى كه خاضعا و منكسرا در زير تجليات جلال و جبروت الهى مندك شده‌اند.

عطار گويد:

كو يكى سر گشته همچون گوى در باب طلب تا منش اسرار اين درياى اخضر گويمى
آنها كه در حقيقت اسرار مى‌روند سر گشته همچو نقطۀ پرگار مى‌روند
هم در كنار عرش سرافراز مى‌شوند هم در ميان بحر نگونسار مى‌روند
هم در سلوك گام بتدريج مى‌نهند هم در طريق عشق به هنجار مى‌روند
راهى كه آفتاب بصد قرن آن برفت ايشان بحكم وقت بيكبار مى‌روند

سَرمَد

-(اصطلاح فلسفى)سرمد بمعنى دائم«ليل سرمد»يعنى شب دراز «سرمدى»يعنى دائمى و آنچه را اول و آخر نباشد و گفته‌اند كه نسبت ثابت بثابت سرمد است و نسبت ثابت بمتغير دهر است و نسبت متغير بمتغير زمان است كه مراد از اول نسبت ذات بارى است بصفات و اسماء و علوم او و مراد از دوم نسبت معلومات او است كه همواره متجدد و متغيراند كه عبارت از موجودات عالم ميباشند بمعيت وجوديه و مراد از سوم نسبت معلومات متجددۀ او بعضى به بعضى ديگرند با معيت زمانى.

(از رسائل صدرا ص 229-اسفار ج 2 ص 241-قبسات ص 5-شرح منظومه ص 148-شفا ج 1 ص 81-دستور ج 2 ص 167-مجموعه دوم مصنفات ص 247-

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 996
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست