responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 909

بمعناى كلامى است كه براى غير فرستاده شود و در اصطلاح علماء كلامى است كه مشتمل بر علمى باشد و فرق آن و كتاب آن باشد كه كتاب كامل در فنى است و رساله غير كامل و در موضوعى است و در علم كلام فرستادن رسول بود(از كشاف ج 1 ص 644).

مقام رسالت در نزد اهل الله فوق مقام نبوت است رجوع به كشف المراد مبحث نبوت و شرح قيصرى فصل دوازدهم شود.بعضى از تركيبات،خلعت رسالت آفت رسالت، سيماى رسالت،فلك رسالت.

رَسخ

-(اصطلاح كلامى)در كلمۀ تناسخ بيان شد كه انتقال نفوس را از بدن انسانى به جمادات رسخ ميگويند.

(ش ص 477 و رجوع به دستور ج 2 ص 135 شود).

رَسم

-(اصطلاح فلسفى و عرفانى) كلمۀ رسم در لغت بمعنى اثر است و در عرف منطقيان عبارت از مميز عرضى است چنانكه حد مميز ذاتى است و تعريف بحد تام چنانكه بيان شد مركب از جنس و فصل قريب است و حد ناقص مركب از جنس بعيد و فصل قريب يا فصل به تنهائى است.

رسم يا تام است يا ناقص رسم تام مركب از جنس قريب و عرض خاص است و رسم ناقص مركب از جنس بعيد و عرض عام و يا خاص است و يا مركب از چند عرض است كه فى الجمله موجب امتياز معرف از ما عدا باشد مثال رسم تام«انسان حيوان ضاحك است»و مثال رسم ناقص«انسان حيوان حساس و يا متحرك و يا نامى حساس و يا ضاحك و يا حساس متعجب ضاحك است».

(از اسفار ج 2 ص 18-شفا ج 2 ص 44-دستور ج 2 ص 134).

و رسم در اصطلاح صوفيۀ عادت را گويند و هر عبادتى كه بى‌نيت بود آن رسم و عادت باشد.

و بعضى گويند رسم عبارت از خلق و صفات آنها است كه ما سوى الله باشد.

و بالجمله ظواهر خلق و ظواهر شريعت را رسم گويند.

(از لمع ص 305-كشاف ص 590) رَسمِ تامّ رَسمِ ناقِص رجوع برسم شود.

رُسومُ العُلوم و رُقُومُ العُلوم

-اين عبارت در اصطلاح صوفيان بدين معنى آمده است كه چون مشاعر انسان رسوم اسماء الهى‌اند مانند عليم و سميع و بصير كه ظاهر گرديده‌اند در مظاهرى كه انسان باشد و كسى كه صفات و نفس خود را بشناسد و بداند كه همۀ آنها آثار حق و صفات او و رسوم اسماء اويند،حق را شناخته باشد و بالجمله رسوم علوم و رقوم علوم عبارت از مشاعر انسان است(كشاف ص 590-اصطلاحات صوفيۀ خطى) و صاحبان رسوم تا از مقام رسم و ظاهر و باطن عبور نكند بمقام عبوديت نرسند و ايشان در فطرت بشريت و اوصاف انسانيت در بندند و در رسوم و عادتند و حقايق ايمان ايشان به شوائب اغراض و شواهد حظوظ خويش متمرد گشته.

گر ز چاه جاه خواهى تا بر آيى مردوار چنگ در زنجير گوهردار عنبر بار زن

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 909
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست