نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 907
مغربى گويد:
اى جمله جهان در رخ جان بخش تو پيدا وى روى تو در آينۀ كون هويدا
تا شاهد حسن تو در آئينه نظر كرد عكس رخ تو ديده و شد واله و شيدا
هر لحظه رخت داد جمال رخ خود را بر ديده خود جلوه بصد كسوت زيبا شبسترى گويد:
صفات حق تعالى لطف و قهرست رخ و زلف بتان را زان دو بهر است سلمان گويد:
خورشيد رخا سايه ز ما بازگرفتى و ز ما نظر مهر و وفا بازگرفته
آخر چه شد اى برگ گل تازه كه ديدار از بلبل بىبرگ و نوا بازگرفتى
وجهى كه بدان وجه توان زيست ندارم جز روى تو آن نيز ز ما بازگرفتى
رَخش
-(اصطلاح عرفانى)كلمۀ رخش پهلوى است و بمعناى آفتاب است و در اصطلاح حكمت اشراق نام طلسم شهريور است و شهريور نام بزرگترين انوار عرضيه است و رب النوع آنها است.
(از ش ص 357)
رُخصَت
-(اصطلاح عرفانى)در لغت سهولت بود و در اصطلاح اصوليان مقابل عزيمت است و در تفسير آن خلاف است.
بعضى گويند عزيمت امور ملزمه باشد از احكام خمسه و رخصت وسعت در تكليف باشد و مكلف تواند از آن گريزد و گفتهاند اباحت باشد و باز گفته شده است مشروعاتى است كه از جهت عذرى و مشقتى مقرر شده است رجوع شود به(از الموافقات ج 1 ص 301-307-كشاف ج 1 ص 617).
رَدّ
-(اصطلاح فقهى)رد،در لغت صرف باشد و انصراف و در فقه در باب ارث صرف زيادى از فرض ذوى الفروض باشد و آن ضد عول است رجوع به عول شود(از كشاف ج 1 ص 406).
و رد القافية آن باشد كه قافيۀ مصراع اول از مطلع قصيده يا غزل را در آخر شعر دوم مكرر كنند و بعبارت ديگر قافيه اول و چهارم را يك كلمه قرار دهند.
مثال از بهر تهنيت من و نوروز و نو بهار كرديم رو به حضرت صدر،بزرگوار صدر بزرگوار بمن ديد و لطف كرد و افزود قدر بنده ز نوروز و نوبهار (از فروغى ص 116).
ورد المطلع آن باشد كه مصراع اول يا دوم مطلع را در آخر و مقطع قصيده يا غزل مكرر نمايند.
مثل.
مى بده اى بت شير افكن من با دف و چنگ كه به يك حمله بيفكند شهنشه دو پلنگ مطلع را مكر نموده و گفته است.
چون بود شاد شه عادل و ظالم مقهور مى بده اى بت شير افكن من با دف و چنگ (از فروغى ص 119).
رَداء
-(اصطلاح عرفانى)رداء بكسر و فتح تاء جامهايست كه بر سر وقد گيرند و در اصطلاح صوفيان عبارت از ظهور صفات حق است بر بندگان كه آن اظهار صفات حق است بحق.
(كشاف ص 607) و گفته شده است كه رداء بكسر،ظهور صفات حق است در صورت بنده
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 907