responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 876

ميت.

دليل عدم انتقال تركه بورثه با وجود دين اين آيه است:من بعد وصية يوصى بها او دين كه بموجب آن ارث بعد از دين است.

پس وقتى دين مستوعب تركه باشد ارث تحقق نخواهد يافت زيرا بعد از دين چيزى باقى نمى‌ماند تا بوارث برسد.و اگر دين مستوعب تركه نباشد بحكم آيه شريفه فاضل از دين بورثه انتقال مى‌يابد.

و حق اين است كه فرقى بين استيعاب دين نيست و مال بهر حال بوارث انتقال پيدا مى‌كند زيرا ميت قابل داشتن ملك نيست.

و ملك بى‌مالك تصوير نمى‌شود.پس انتقال تركه بوارث تعين پيدا خواهد كرد و من باب جمع بين ادله بايد آيه را حمل بر ملك مستقر نمود باين معنى كه بعد از اداء دين و انجام وصيت ملك وارث استقرار خواهد يافت نه آنكه اصلا مالك نشده باشد.

(كليات حقوقى 384،385)

دَينار

-(اصطلاح فقهى)طلاى مسكوك مدور.در شرع يك مثقال طلاق مسكوك را گويند(از كشاف ج 1 ص 511)اكنون دينار پول خاص عراقى است.

دَوْبَيتى

-(اصطلاح بديعى)و آن بمانند:رباعى است اما بهر وزن آن را توان گفت و آنچه امروز باسم رباعيات باباطاهر معروف است كه دو بيتى است.

نسيمى كزين آن كاكل آيو مرا خوشتر ز بوى سنبل آيو
چو شب گيرم خيالش را در آغوش سحر از بسترم بوى گل آيو

ديه

-اين اصطلاح فقهى است و عبارت از مالى است كه در مقابل جرح و قتل و نقص عضوى بايد جانى به مجنى عليه يا ورثه او بدهد و در اسلام در موارد مختلف ديه واجب است و در مواردى قصاص يا ديه هر يك روا باشد بسته بنظر ولى دم است در قتل عمد صاحب دم مخير است بين قصاص يا ديه (جزاء نقدى)يا عفو و ديه زن نصف است در تمام مواردى كه ديه معين است يا مخير است.

ديه قتل خطا 20 شتر بنت مخاض و 20 شتر ابن لبون و 30 شتر بنت لبون و 30 حقه است.دية قتل عمد يكى از 6 امر است.1 صد شتر دو ساله ببالا 2 دويست گاو 3 دويست حله كه هر حله دو لباس باشد از برد يمانى 4 هزار گوسفند 5 هزار دينار كه هزار مثقال طلا باشد 6 هزار درهم.

در قتل شبه عمد يكصد شتر كه 34 شتر 5 ساله ببالا و 33 شتر 2 ساله ببالا و 33 شتر سه ساله ببالا(يكى از امور پنجگانه در قتل عمد)(از شرح لمعه ج 2 ص 577،- 260) (رجوع بديات شود.)

ديو

-(اصطلاح اخلاقى و كلامى) زكرياى رازى در مقام بيان ديو گويد:

نفس‌هاى جاهلان بدكرداران كه از جسد جدا شوند اندر اين عالم بمانند بر آنچه بر حسرت شهوتهاى حسى بيرون شود از جسد و آن آرزوها مر او را بر كشد نتواند كه از طبايع گريزد و در جسمى زشت شود آن نفس و اندر عالم همى‌گردد و مرده آن را بفريبد و بدكردارى آموزد و اندر بيابانها مردمان را راه گم كند تا هلاك شوند.

(از رسائل زكرياى رازى ص 177)

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 876
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست