responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 870

مطلقا ثابتا سرمديا غير متقدرة للمتقدم بحسب سرمديته فى الوجود و تأخرا صريحا دهريا متكمم للمتأخر بحسب حدوثها الدهرى لسبق العدم الصريح عليه سبقا مطلقا».

(از قبسات ص 75 و رجوع شود به كشاف ص 479 خلسۀ ملكوتيه-قبسات ص 8، 74-شفا ج 1 ص 81،208-اسفار ج 1 ص 122-مصنفات ج 1 رساله 5 ص 22- رساله 3 ص 8-جامع الحكمتين ص 113)

دَهرِ اسفَل

-(اصطلاح فلسفى)وعاء طبايع كليه را از حيث انتساب آنها بمبادى عاليه دهر اسفل ناميده‌اند.

(از درر الفوائد ص 148)

دهر ايسر

-(اصطلاح فلسفى)وعاء مثل معلقه را دهر ايسر گويند.

(از درر الفوائد ص 148)

دَهِر ايمَن

-(اصطلاح فلسفى) وعاء عقول مترتبه و عرضيۀ متكافئه را دهر ايمن ناميده‌اند.

(از درر الفوائد ص 148)

دَهرِ ايمَنِ اسفَل

-(اصطلاح فلسفى) وعاء نفوس كليه را دهر ايمن اسفل ناميده‌اند.

(از درر الفوائد ص 148)

دَهرى

-(اصطلاح فلسفى)دهرى بكسى ميگويند كه قائل بقدم دهر بمعنى زمان بوده و حوادث را مستند بدهر ميداند و بعبارت ديگر كسى كه قائل بخداى مدبر جهان وجود نيست دهرى ناميده‌اند«اما الدهرية فالحس هو الذى اعتمدت عليه».

(تهافت التهافت ص 416-كشاف ص 480)

دَهِش

-(اصطلاح عرفانى)و عبارت از سطوت خاصى است كه خرد محب را از جهت هيبت محبوب خود مصدوم كند.

در شرح منازل است كه دهشت مريد در مقام صولت حال بر علمش ميباشد يعنى آنچه در اوائل وارد شود كه عبارت از واردات اوليه باشد مانند بروق و لوائح كه حالتى بر سالك دست ميدهد كه دهشت است و اين جهت صولت كشف باشد و در موقعى كه سالك در تلون است و خود را مهذب مينمايد متحول ميشود و در اثر مشاهدۀ اعمال و نفس خود دهشت ميكند.

(رجوع به فرهنگ مصطلحات عرفا تأليف نگارنده شود).

دَيات

-(اصطلاح فقهى)ديات جمع ديت است و آن مقدار مال معينى است كه از طرف شرع جهت پاره از جنايات كمتر از قتل و يا خود قتل معين شده است.

در معتقد الاماميه آمده است:

ديت مرد آزاد مسلمان در قتل عمد صد اشتر بود،يا دويست گاو،يا دويست جامه، يا هزار گوسفند،يا هزار دينار،يا ده هزار درهم نقره.دليل بر اين،اجماع اين طائفه است.

و آن كس كه گويد گوسفند ميشينه بايد،و درم دوازده هزار،دليل بر وى باشد،زيرا كه اصل برائت ذمت است.

و اين ديت در مال قاتل واجب باشد، و در مدت يك سال ادا بايد كرد.

و ديت قتل خطا كه مانند عمد باشد.

بر كسى كه خداوند اشتر بود سى و سه حقه باشد.و سى و سه جذعه،و سى و سه ثنيه.و اين هم چنان بايد كه گشن داده باشند.

و اين ديت هم در مال قاتل واجب باشد.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 870
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست