responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 866

191-192).

در جاى ديگر گويد:

و منظور عالم جبروت است كه تمام موجودات بطور لفى و اجمال در عالم جبروت است و سپس ظاهر شده و در عالم جبروت است و سپس ظاهر شده و در عالم ملكوت و ملك مفصل گردند و نموده شوند و در عالم صغير انسانى نطفه را دوات گويند كه مرتبه لفى و اجمال مراتب كمالات انسانى است.

(از انسان ص 187)

دَواتِ عالَم صَغير

-(اصطلاح عرفانى) و مراد نطفۀ انسانى است رجوع به دوات شود.

دَوام

-(اصطلاح فلسفى)دوام عبارت از شمول نسبت چيزى است در تمام زمانها و اوقات چه آنكه ممتنع الانفكاك از موضوع باشد مانند حكم باين كه هر انسانى حيوان است و يا ممتنع الانفكاك نباشد مانند حكم بآنكه هر فلكى متحرك است على الدوام كه در قسم اول انفكاك حيوانيت از انسان ممكن نيست و در قسم دوم انفكاك حركت از فلك ممكن است و بنا بر اين دوام اعم از ضرورت است،دوام باين معنى بر سه قسم است.

الف-دوام ازلى كه محمول ثابت براى موضوع يا مسلوب از آن ميباشد ازلا و ابدا.

ب-دوام ذاتى كه محمول ثابت يا مسلوب از موضوع ميباشد مادام كه ذات موضوع موجود است مانند حكم باين كه هر انسان زنگى سياه است كه حكم براى موضوع ثابت است در ظرف وجود و ذات.

ج-دوام وصفى كه ثبوت يا سلب محمول نسبت بموضوع بر مبناى دوام اتصاف ذات موضوع بوصف عنوانى ميباشد و مادام كه اتصاف هست نسبت هم هست مانند حكم بآنكه هر نويسندۀ متحرك الاصابع است مادام كه كاتب است.

(از دستور ج 2 ص 114) خواجۀ طوسى گويد:دوام مقابل فعليت و ضرورت است و آن آنست كه نسبت محمول بر موضوع در آن بالدوام باشد نه بر سبيل امتناع انفكاك«مانند كل فلك متحرك بالدوام».

دَوايِرُ الاِرتِفاع

-(اصطلاح هيوى) همۀ دايره‌هاى بزرگ كه بر قطب افق بگذرند نامشان دواير ارتفاع بود كه فلك نصف النهار يكى از همين دواير است و فرق نصف النهار با دواير ارتفاع اين است كه فلك نصف النهار هم بر سمت رأس و هم بر قطب كل بگذرد و دايره‌هاى ارتفاع تنها بر سمت رأس گذرند.

پس ارتفاع چون به فلك نصف النهار بود آن را ارتفاع نصف النهار خوانند و چون سايه به حسب ارتفاع بود ظل نصف النهار خوانند و بر روى زمين كوتاهترين سايه آن روز بود زيرا كه دايرۀ نصف النهار با افق بر دو نقطۀ شمال و جنوب تقاطع ميكنند اين تقاطع سمت نيمروز ان است.

(از التفهيم ص 184).

سر سايه نيمروزان هميشه سوى شمال بود البته در آن بلادى كه عرضشان از ميل اعظم فزونتر بود و در اين بلاد ارتفاع نيمروز زان جنوبى بود چنانكه تمام ارتفاع عبارت از دورى آفتاب بود از سمت الرأس بسوى جنوب.و به قياس به فلك نصف النهار آفتاب را سه ارتفاع بود يكى بزرگترين

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 866
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست