responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 847

پس آن و باقى همچنان كه گفتيم بر خلاف نران.و اما آنچ او را نظام نيست چاره نبود از جدول كه او را اندر و نهيم و بالله التوفيق.

(رجوع شود به الفهيم ص 418،419)

دَرَجاتِ نَيِّرَه

-(اصطلاح نجومى) و از مصطلحات اهل اين فن اين است كه بعضى درجات از بروج را نيره و بعضى را مظلمه و بعضى را خاليه و بعضى را سعادت افزا و بعضى را آبار و بعضى را مذكر و بعضى را مؤنث خوانند.

(از بيست باب ملا مظفر).

دَرَجۀ طالِع

-رجوع به طالع شود

درخت

-(اصطلاح اهل ذوق) عزيز الدين نسفى گويد از اصطلاحات ويژۀ او است وى عالم را بدرختى مانند كرده است و گويد تمام موجودات يك درخت است،فلك الافلاك زمين اين درخت است، فلك دوم بيخ اين درخت است،هفت آسمان كه مركز سيارات هفتگانه‌اند ساق اين درخت‌اند ستارۀ زحل كه از ما دورتر است زيرتر است و بر آسمان اول است و قمر كه بما نزديك‌تر است بالاتر است و بر آسمان هفتم است يعنى هر چيزى كه بما نزديك‌تر است بالاتر است و بالعكس هر چيز كه از ما دورتر است زيرتر است و عناصر و طبايع چهارگانه شاخهاى اين درخت‌اند پس از آن جا كه زمين اين درخت است تا بدين جا كه ميوۀ اين درخت است هر چند كه بالاتر مى‌آيد نازكتر و لطيف‌تر و شريفتر ميگردد و البته ميوه بر سر درخت باشد پس ما كه انسانهاى اين عالم هستيم در سر او هستم(انسان كامل نسفى ص 267)

دَرد

-(اصطلاح عرفانى)بفتح دال و سكون راء،بلاء و مصيبت بود كه از بعد و دورى به حق ناشى شود و آن خذلان محض است و اگر از جهت قرب به حق باشد موجب تطهير از معاصى است كه گفته‌اند:

هر كه در اين بزم مقرب‌تر است جام بلا بيشترش ميدهند
هر كه بود طالب ديدار دوست آب دم نيشترش مى‌دهند
انصارى گويد:زهرى باشد آميخته نعمتى باشد در بلا آويخته،هم در دست و هم دارو و هم شادى و هم زارى بنده ميان اين دو حال سرگردان،هم گريان و هم خندان همى‌گويد .

بآواز لهفان،الهى دلم از بيم درد كباب است و روزگار نشان اين كه خذلان ملازم و توفيق در حجابست.اين بيچاره نمى‌داند كه در سخن عذابست يا از مولى عتابست،يا دردمندى بدرد خرسند،كسى را چه حسابست؟ (عده ج 5 ص 359)

دَرَكات

-(اصطلاح عرفانى)گويند دوزخ را هفت درك است زير يكديگر و هر دركى را اهل آن درك بدان در شود، از اين قرار:درك اول كه جهنم است،درك دوم لظى است،درك سوم حطمه است، درك چهارم سعير است،درك پنجم،سقر است،درك ششم جحيم است،درك هفتم هاويه است.و اين مراتب مأخوذ از آيات قرآن است.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 847
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست