responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 842

عذر ميخواهند و قاعدۀ براى شناختن دال و ذال قرار داده‌اند چنانكه در اين شعر:

آنان كه بفارسى سخن ميرانند.

در معرض دال ذال را ننشانند،ما قبل وى ار ساكن جز واى بود دال است و گر نه ذال معجم خوانند،پس لفظ بود،نمود،گشود، شنيد،ديد.رسيد و جز آنها كه قبل از آن و او و ياء ساكن است ذال معجم است(از دره نجفى ص 88).

در علوم غريبه نمايند عدد 4 و مربع شكل بود و نمودار سر العقل و سر الروح و سر النفس و سر القلب بود و چون چهار ضرب در چهار شود شانزده گردد كه نمايند.عرش كرسى،آسمانهاى هفت‌گانه و ارضين هفتگانه بود پس هر گاه نمايندۀ عدد دال در خود ضرب شود شانزده بيست حاصل شود.

از عدد 16 دو بدو كم گردد و شود عدد شفيعة الاربعه.

رجوع به شفعيه شود و عددهاى زوج هفت مرتبه شوند كه سبعية الشعاع گويند و يا هفت زوج

داخِل

-(اصطلاح منطقى) رجوع شود باجزاء داخلى و عنصر و ركن و ماده و صورت.

(از دستور ج 2 ص 97)

داخِلِ فى جَوابِ ماهو

-(اصطلاح منطقى)مراد ذاتيات است و نوع است رجوع بنوع و كلمۀ ما هو واى شود.

دارِ إبداع

-(اصطلاح فلسفى)مراد عالم ابداع است در مقابل عالم تكوين و تخليق.

(از راحة العقل ص 102)

دارِ بَقاء

-(اصطلاح عرفانى)روز باز پسين را گويند و عالم روحانيات را نيز گويند كه مقام بقاء بالله است:

سنائى گويد:

تا حريم كعبه باشد قبلۀ اهل سنن تا نعيم سدره باشد طعمۀ اهل بقاء
سدره باشد دستگاه بخشش دار البقاء كعبه باشد پايگاه كوشش دار الفتا

دارُ الرَّحمن

-(اصطلاح عرفانى)وجه الرب را گويند:

در بيان السعادة آرد:انسان واقع بين دار الرحمن و دار الشيطان است و مراور راست وجهى بخداى متعال كه«وجه الرب»نامند و وجهى به شيطان كه«وجه النفس»نامند كه نام ديگر آن«انانيت»است.

اين دو وجه را دنيا و آخرت نيز ناميده‌اند و عقل و جهل هم ناميده‌اند.

و هر اندازه كه مدركات جهليه زياد شود،وجه الشيطان و انانيت نيز زياد شود و هر اندازه مدركات عقليه افزوده شود جهت وجه الربى كمال يابد.

(بيان السعادة ص 4)

دارُ السَّلام

-(اصطلاح عرفانى)كنايت از بهشت و مقام بهشتيان است.

(از تفسير حدائق ص 731).

دارُ الطَّبيعة

-(اصطلاح فلسفى)مراد جهان طبيعت و كون و فساد است.

(راحة العقل ص 61)

دار القُوَّة و الاستِعداد

(اصطلاح فلسفى) مراد از دار قوت و استعداد عالم عناصر و جسمانيات است كه همواره در معرض خلع و لبس و كون و فساد بوده و بر حسب استعدادات موجودۀ در آنها مراحلى را طى كرده از كمال به نقص ميگرايند.

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 842
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست