responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 803

دلالت لفظى است يا خير؟به بحث‌هاى دامنه‌دارى پرداخته و هر يك از طرفين در اثبات مدعاى خود دلائلى اقامه نموده است-ولى چون مئالا هر دو طرف تصديق كرده‌اند كه احكام مستفاده از خطابات مزبوره بموجب ادله خارجيه و ضرورت دين،شامل نسل‌هاى بعدى نيز ميباشند لذا ديگر بحث در اينكه آن خطابات حسب الوضع هم شامل آنها ميباشند يا نه؟بحث زائد و بى‌حاصلى است.

(اصول رشاد ص 153) در عرفان فرمان ازلى الست بربكم است.

انصارى گويد:يكى خطاب خداى شنيد در شغب آمد،يكى سماع نام رحمن كرد در طلب آمد،يكى در استماع نام رحيم بماند در طرب آمد،تن محل امانت است، چون خطاب خداى شنيد،بى‌قرار گشت، دل بارگاه محبت است به سماع نام رحمن در دايرۀ طلب و شوق افتاد،جان نقطه گاه عشق است،چون بشارت نعت رحيم يافت.

بر شادروان رجاء و طرب بماند،و هر چه نعمت بود نثارش گشت،هر چه منت بدل دادند،آنچه رؤيت و مشاهده بود نصيب جان آمد، الهى ياد تو ميان دل و زبانست.مهر تو در ميان سرو جانست،يافت تو زندگى جهانست و رستخيز نهان،اى ناجسته يافته، و دريافت نادر يافته.(از عده ج 4 ص 252).

گر خطابى نمى‌رسد بى‌حرف پس جهان پر چرا شد ز بيك

خِطاباتِ أصليَّه تَوَصُّليَّه

-(اصطلاح اصولى)رجوع به توصليات شود و رجوع به(قوانين ص 102)شود.

خِطاباتِ شَفاهيَّه

-(اصطلاح اصولى) و مراد مشافهات است مانند «يٰا أَيُّهَا النّٰاسُ .

يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» بحث در آنكه خطابات شفاهيه مختص به حاضران در مجلس تخاطب است يا عموميت دارد مر حاضرين و غائبين را و بلكه موجودين و معدومين در حال خطاب را،اختلاف در اين مساله بسيار است.رجوع شود به(كفايه ج 1 ص 354- 356-معالم ص 105).

و بالجمله معروف و مشهور اين است كه وضع خطابات شفاهيه از قبيل «يٰا أَيُّهَا- الَّذِينَ آمَنُوا - يٰا أَيُّهَا النّٰاسُ» و غيره شامل كسانى كه متأخر از زمان خطاب‌اند نمى‌شود و لكن عدۀ گويند اين گونه خطابات شامل ميشود و عام است نسبت به حاضرين و هم موجودين و هم غائبين و هم معدومين، آنها كه گويند مخصوص به حاضرين و يا حد اكثر موجودين است گويند خطاب بمعدوم زشت و ناپسند است هم عقلا و هم شرعا و موقعى كه گوئيم تكليف به شخص خواب و ساهى و طفل و مجنون روا نباشد چگونه توان گفت كه معدومين مكلف شده و مورد خطاب واقع شوند و علاوه ظاهر اين است كه اين گونه الفاظ وضع براى حاضرين شده است مگر آنكه گفته شود به حاضرين اعلام ميشود كه به غائبين و يا معدومين ابلاغ كنند و اين هم از باب توجيه خطابات بدانها نيست و نيز گفته شده است اين خطاب نسبت به غائبين و معدومين از باب مكاتبه و مراسله باشخاص دور است چنانكه بواسطه كتاب خطابت روا باشد و حال آنكه بعد از يك سال بدو ميرسد اين گونه خطابات همين حال را دارند نسبت بكسانى كه بعد موجود ميشوند

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 803
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست