نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 765
خانه گذارند و شب سوم سه چراغ تا شب هشتم هشت چراغ افروزند و اين يادگارى است كه ملكى بر جهودان غلبه كرد و دوشيزگى عروسشان برداشتى و آنجا هشت تن برادر بودند كه خواهرشان را بشوى خواستند بردن پس خردترين برادران خود را زن ساخت و بدين ملك اندر آمد و او را بكشت و بيت المقدس را پاك كرد.
(التفهيم ص 246)
حَنيف
-(اصطلاح كلامى)از باطل به سوى حق گرويدن را گويند مأخوذ از قرآن مجيد است حنيفا مسلما و ما انا من المشركين اساس كار ابراهيم خليل در خداپرستى است و دين آن را دين حنيف گويند چنانكه دين اسلام را كه در توحيد بر آن اساس است.دين حنيف گويند.
الحَواء و الحَيَّة
-(اصطلاح نجومى) از صور كواكب بود.حواء صورتى بود بمانند مردى كه ايستاده بود و با دو دست خود مارى را بگرفته و ستارههاى آن 24 بود از صورت و پنج ستاره خارج صورت ستارۀ كه بر رأس آن بود نسرين نامند كه بر اسطرلابات رسم كنند و بنام رأس الحواء نامند و...(از صور الكواكب ص 95) و اما ستارگان حيه خود 18 بود كه از جنوب حنكه شروع شود و بطور كژ بطرف جنوب و مشرق مرور كند...
حَوادِث
-(اصطلاح فلسفى)موجودات و اتفاقات عالم كون و فساد را حوادث گويند و آنچه در عالم كون و فساد است حادث است.
(از شفا ج 1 ص 275)
حَوادِثِ جَوّ
-(اصطلاح فلسفى)كليۀ تغييرات سماوى مانند باد،باران،رعد،برق، و غيره را حوادث جوى گويند.
(از اخوان ج 3 ص 123)
حَوادِثِ قارَّةُ الوُجُود
-(اصطلاح فلسفى)موجودات بر دو قسماند يا قار الوجودند و دفعى الحصولاند مانند مجردات و نفوس كه حادث ذاتىاند و قار الوجودند و غير قار الوجود مانند موجودات عالم كون و فساد و گاه زمان و حركت و زمانيان را موجودات غير قادر الذات ميدانند و ساير موجودات را كه قرار نسبى دارند قار الوجود و الذات ميدانند.
(از اسفار ج 2 ص 187)
حَواسِ خَمس
-(اصطلاح فلسفى) فلاسفه و اهل نظر براى انسان دو نوع حس قائلند كه اساس و پايۀ تمام معارف و معلومات بشرى ميباشند اين دو نوع حواس يا ظاهرىاند كه حواس ظاهرى مينامند و يا باطنىاند كه حواس باطنى مينامند.حواس ظاهره بواسطه تأثرات عضوى بنا بر عقيده فلاسفۀ طبيعى و يا بواسطۀ نفس بنا بر عقيده فلاسفۀ الهى دريابد و بالاخره انسان بواسطۀ حواس ظاهره اشياء را دريافته و تحويل بحواس باطنى ميدهند و در آنجا بعد از طى مراحل و منازل خاصى بصورت معلومات و قواعد كلى در ميآيد.
حواس پنجگانه ظاهرى عبارتاند از لامسه،ذائقه،شامه،سامعه و باصره كه هر يك داراى عضو مخصوص ميباشند و هر عضوى مخصوص بنحوۀ خاصى از ادراك بوده و امور خاصى را در مىيابد چنانكه باصره الوان و سامعه اصوات و شامه بويها و ذائقه چشائيها را ادراك ميكند.
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 765