نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 754
مجازى است مثل الرجل خير من المرأة كه استثناء از آن جائز نيست.
(اصول رشاد ص 19-14)
حَقيقتِ مُحَمَّديَّة
-(اصطلاح عرفانى) مراد از حقيقت محمديه باصطلاح متصوفه و عرفا عبارت از ذات احديت است باعتبار تعين اول و مظهر اسم جامع الله است.
آن زمان كز عالم و آدم نشان پيدا نبود
از مقام بىنشانى با نشان من بودهام و چنانكه الله بحقيقت و مرتبت مقدسه، بر جميع اسماء ظهور و تجلى نموده است انسان كامل كه مظهر اسم كلى الله است بايد كه بذات و مرتبت بر باقى جميع مظاهر مقدم باشد پس جميع مراتب موجودات كه مظاهر اسماء اللهاند مظهر انسان كامل باشند و حقيقت انسان مشتمل است بر جميع اشياء «اشتمال الكل على الاجزاء».
احد در ميم احمد گشت ظاهر(از شرح گلشن راز ص 23).
احد اسم ذاتست باعتبار انتفاء تعدد اسماء و صفات و نسب و تمام تعينات در ميم احمد است كه تعين محمد است چون امتياز احمد از احد يك ميم است و حق را چنانكه در تمام مراتب موجودات سريانست انسان كامل را نيز ميباشد كه در تمام مراتب موجودات سارى باشد چه آن كسى است كه از خودىخود فانى و ببقاى حق باقى باشد.
شاعر گويد:
نيست كامل در جهان آن كس كه دريا عين اوست
عين دريا هر كه شد مىدان كه مرد كاملست
ما همه دريا و دريا و دريا عين ما باشد ولى
مائى ما در ميان ماء و دريا حائلست
چشم دريا بين كسى دارد كه غرق بحر شد
ور نه نقش موج بيند هر كه او بر ساحلست
حَقيقتِ نُوريَّه
-(اصطلاح عرفانى)مراد عقل است.
(از مجموعه دوم مصنفات ص 120،167)
حَقيقةُ النّوعيَّة
-(اصطلاح فلسفى)مراد نوع است.
(مجموعه دوم مصنفات ص 83-4 ل)
حَقيقتِ وجود
-(اصطلاح فلسفى)مراد اصل وجود و مرتبت تأكد وجود است كه ذات واجب تعالى است.
(از اسفار ج 3 ص 4)
حَقُّ اليَقين
-(اصطلاح عرفانى)صوفيان كلمۀ حق اليقين را به معناى فناء عبد در حق و بقاء او ببقاء علمى و شهودى و حالى گرفتهاند و ميگويند علم هر كس مراحلى دارد كه عبارت از مرحله علم اليقين عين اليقين و حق اليقين باشد مثلا علم هر كس بمرگ خود علم اليقين است و موقعى كه ملك الموت را مشاهده كرد علم او بمرگ خود عين اليقين است و در حالى كه مرگ را ميچشد حق اليقين است.و بعضى گفتهاند علم اليقين ظاهر شريعت است و عين اليقين اخلاص در شريعت است و حق اليقين مشاهدۀ شريعت است.
(از دستور ج 2 ص 45)
حَقيقيَّة
-(اصطلاح منطقى)قضيه حقيقيه قضيهايست كه موضوع حكم و مصاديق آن اعم از مصاديق متقرر و متحقق در عين باشد يعنى اعم است از آنكه محقق الوجود باشد يا مقدر الوجود و قضيۀ حقيقيۀ منفصله قضيهايست كه حكم بتنافى در آن صدقا و كذبا باشد رجوع به قضيۀ حقيقيه شود.
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر جلد : 2 صفحه : 754