responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 746

باشد و نه در نهايت سهولت زيرا اگر انتقام براى او سهل باشد در صدد انتقام گرفتن برآيد و نفس او همواره جهت انتقام در حركت باشد حقدى حاصل نمى‌شود و اگر در نهايت دشوارى باشد بطور كلى صورت انتقام از نفس او زائل ميشود و در نتيجه موردى براى حقد باقى نمى‌ماند و يأس و نااميدى از انتقام جاى حقد را خواهد گرفت.

(از اسفار ج 2 ص 51)

حَقِّ مَخلوق

-(اصطلاح عرفانى) كه فلاسفۀ اسلام مانند صدر الدين بكار برده است و از آن تعبير به وجود منبسط و گاه تعبير به نفس رحمانى كرده‌اند.

(از اسفار ج 1 ص 19)

حَقُّ اليَقين

-(اصطلاح عرفانى)حق اليقين عبارت از شهود حق است در مقام عين جمع «إِنَّ هٰذٰا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ» .

شاعر گويد:

ديدۀ باطن اگر بينا شود آنچه پنهان خواندۀ پيدا شود
سر وحدت را ببينى بى‌بيان عين عين اينجا فروشد در عيان
آنكه در بحر حقيقت راه يافت گوهر حق يقين ناگاه يافت

حُقُوق

-(اصطلاح عرفانى و فقهى) حقوق جمع حق است و معناى آن نزد صوفيه عبارت از احوال و مقامات و معارف و ارادات و قصود و معاملات و عبادات است و حقوق نفس عبارت از چيزى است كه بقاء و حيات نفس متوقف بر آنست.

(لمع ص 336-كشاف ص 330) در فقه حقوق منقسم ميشود باقسامى:

1-قسمتى است كه قابل اسقاط و انتقال باشد مثل حق خيار و حق تحجير و حق قصاص.

2-قابل اسقاط بوده و قابل انتقال نباشد مثل حق شفعه.

3-قابل اسقاط و انتقال نباشد مثل جلوس در مساجد و عبور در معابر و امثال آن و مثل حق رجوع در هبه كه آن هم نه قابل اسقاط است نه انتقال بغير.

هر حقى را كه بتوان بديگرى انتقال داد ميتوان آن را اسقاط كرد اما عكس آن صورت خارجى ندارد.

(كليت حقوقى ص 10)

حُقوقِ بَدَنيَّه

-(اصطلاح فقهى)در برابر حقوق ماليه است.

حَقيقت

-(اصطلاح فلسفى و عرفانى و ادبى)اين كلمه بر حسب موارد استعمال داراى معانى مختلف است بدين قرار:

الف-در مقابل اعتبار كه مراد از حقيقت در اين مورد ذات و مراد از اعتبار حيثيات لاحقه است.

ب-در مقابل فرض كه حقيقت باين معنى مرادف با نفس الامر است.

ج-در مقابل مفهوم چنانكه ميگويند بصر داخل در مفهوم عمى است نه در حقيقت آن.

د-در مقابل مجاز چنانكه گويند استعمال كلمۀ اسد در انسان مجاز است.

حكما اين كلمه را بمعنى ماهيت موجود در عين استعمال كرده‌اند و گويند:

حقيقت هر چيزى مرتبت تأصل و تقرر آنست و حقيقت وجود مرتبت كامل وجود است و حقيقت انسان نفس ناطقه است كه جامع

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 746
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست