responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 714

چنين بود كه در عالم وجود حادث متجددى بود و غير منقطع و آن چيز كه واجب است كه از لحاظ ماهيتش متجدد بود حركت بود و حركات مستقيمه را نهايتى و حدى بود زيرا تحقق برازخ نامتناهى متصور نبود و ما ميدانيم كه برزخ متحرك بالطبع نبود مگر از جهت فقدان آمرى ملايم با او و چون بدو رسد آرام گيرد و متوقف شود تا آنجا كه هر گاه با برزخى همه ملايمات او بود و وجود او بخاطر آن ملايمات مترجح شود.

هيچ گاه از جايگاه خود حركت نكند زيرا در اين صورت طالب چيزى كه وجودش بسبب آن رجحان يابد نبود و بدان سوى نرود و حركات قسريه يا بالطبع بوند و يا باراده و بزودى خواهى دانست كه هر موجودى كه در زير فلك ماه بود يعنى هر آنچه ممكن بود كه از آن موجودات متحرك بحركت ارادى بود متحمل حركت دائم نبود زيرا برزخ اين گونه موجودات را بقاء دائم نبود چه آنكه اين گونه تركيبات عنصرى سرانجام متفرق و پراكنده شود.و بنا بر اين همه حركات موجودات زير افلاك را پايانى بود و چون ثابت شد كه واجب است در عالم حركتى بود مستمر و دائم و نامنقطع،بناچار آن حركت آن افلاك بود،و حركت افلاك هم حركت دورى بود و ازين رو ثابت و روشن ميشود كه حوامل آن حركات نيز دائم الوجود بوند،و گاه باشد كه براى افلاك بلحاظ مبدأ و منتهاى حركات مفروضۀ آنها و نيز بلحاظ اضافات خود آنها جهاتى مانند يمين و يسار و جز آن پديد آيد و در آنها نقطه‌هاى اضافاتى متعين گردد.

نكته

-بدان كه آفتاب چون غروب كند بمشرق خود باز نگردد مگر پس از اتمام حركت دورى خود و اگر قبل از پايان حركت دورى خود باز گردد لازم آيد كه از مغرب خود طلوع كند و تو خود دانى كه روز بجز مدت طلوع آفتاب چيز ديگرى نبود پس لازم آيد كه روز دو باشد و حال آنكه اين طور نبود و نيز لزوم وجود محدد جهات را بدانستى و بدانستى كه جهت سفل با مركز آن يكى بود و زمين در مركز آن بود و هر گاه مركز محدد از جايگاه خود حركت كند از هر طرف كه فرض شود متوجه بالا شود و بسوى علو رود و بدانستى كه جهت علو ملايم با طبع زمين نبود و بزودى چگونگى امر جهت علو گفته شود و همۀ حوادثى كه بنزد ما بود از آثار حركات افلاك بود و بنا بر اين افلاك علت حدوث حوادث بوند و افلاك خود تحت كون و فساد و تركيب از بسائط اربعه بنبوند و الا لازم آيد كه اولا پراكنده شوند و ثانيا حركات آنها دائمى نبد و ثانيا حادث باشند و حدوث آنها موجب خواهد بود كه برازخ و حركات ديگرى باشد متقدم بر آنها و محيط بدانها و متحرك به حركات دائمه.

حركات افلاك

-(اصطلاح هيوى)در هيئت بطلميوسى آمده است كه افلاك را دو گونه حركت بود يكى حركت از مشرق بسوى مغرب و يكى حركت از مغرب بسوى مشرق حركت از مشرق بمغرب ويژه فلك الافلاك بود كه همۀ افلاك را با اين حركت از مشرق بمغرب بحركت آورد و در اطراف مركزى عالم بگرداند كه در هر 24 ساعت يك دور بر محور خود بگردند و اين حركت سريع بود

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 714
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست