responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1383

و جاه و غيرت باين معنى مذموم است زيرا منشأ آن حسد است اما غيرت كه براى حق باشد باين كه راضى نشود كه دل او بغير مايل گردد و بآنچه حق راضى است ممدوح و مطلوب است اما غيرتى كه از قبل حق باشد ارجاع عبد است بسوى آنچه راضى است از جهت حفظ و صيانت بنده.

(از شرح منازل ص 154-حاشيه بر شرح وسائل قشريه ص 202).

غيرت از جملۀ لوازم محبت است و محب نبود مگر غيور و مراد از غيرت حميت محب است بر طلب قطع تعلق محبوب از غير يا تعلق غير از محبوب و آن را سه گونه است غيرت محب،غيرت محبوب و غيرت محب و آن بر اولياء الله فرض است.

جنيد گويد غيرت جايز نباشد مگر در سه وقت يكى موقع ذكر و غفلت و ديگر محبت و سه ديگر تعظيم (از مصباح الهدايه ص 44) در شرح كلمات باباطاهر است كه غيرت عارف بر پروردگار باين است كه نمى‌خواهد كه غيرى در ميان باشد و غيرت حق بر عارف هم چنين است كه او را از آلايش هستى پاك دارد (از شرح كلمات بابا ص 98-191) خواجه گويد:رشكم آيد بر هر كه بتو پيوندد و غيرت نتيجه حيرتست و شرط صحت صحبت است،غيرت در غايت شفقت است و غيرت بردن با دوست حق است، غيرت صفت عاشق است نه معشوق تا شركت قائم است غيرت دائم است،مرد غير را بقوت غيرت هلاك كند و راه را از اسباب و اغيار پاك كند اگر جمال محبوب بر محب آشكار شود سلطان محبت پيدا شود.

«الحق غيور،و من غيرته انه لم يجعل اليه طريقا سواءه» (از عده ج 1 ص 684).

اول كسى كه عاشق بود بگريزد و آب بآتش هرگز كى آميزد، معشوق‌پرستى صفت تست و اين علت بسبب نسبت تست، عاشق هم از اغيارست و كار از اين دشوار است چه گردى گرد اغيار،ديگران را با معشوق تو چه كار،دست جز از محبت باز كن از خويشتن آغاز كن و اين كار عاشقى را ساز كن.

(رسائل خواجه عبد اللّه ص 127) گر باد صبا بر سر زلفت گذرد از باد صبا عاشق تو رشك برد

غَيرِ مُتَناهى

-(اصطلاح فلسفى)مفهوم غير متناهى و لا نهايت يعنى امور غير معدوده و غير محصوره و بعبارت ديگر غير متناهى بودن وصف امور و موجوداتى است كه آنها را حد و نهايت نه در طرف مبدأ و نه در طرف منتهى نباشد و يا امورى كه بعدد و شمار و احصا نيايند و از عوارض تسلسل نيز نامتناهى بود است،غير متناهى بودن از نظر فلسفه بر چند نوع است ازين قرار.

موجودات خارجى يا از كميات متصله‌اند و يا از كميات منفصله‌اند.پس نامتناهى بودن در اجسام خارجى يا در متصلات است يا در منفصلات نامتناهى بودن در متصلات هم يك وقت در موجودات قار الوجود لحاظ ميشود مانند ابعاد و اجسام نامتناهى و براهين متعددى براى ابطال نامتناهى بودن

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1383
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست