responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1381

غواسق برزخيه امورى است ظلمانى مانند اشكال و جز آن و خصوصياتى است متعلق بمقدار اگر چه مقدار خود امرى زائد بر برزخ نيست.بجز آنكه براى مقدار ويژگى و مقطع و حدى است خاص كه بواسطۀ آن هر مقدارى از مقدارى ديگر مشخص و ممتاز ميشود و اين گونه مشخصات و امورى كه موجب امتياز برازخ ميشوند از عوارض‌اند و ذاتى برازخ نمى‌باشند و گر نه برازخ همه يكى بود و همه در اين عوارض و لزوم مشخصه مشترك خواهند بود و همين طور حدود مقادير نيز ذاتى برزخها نمى‌باشند و اگر همۀ برازخ در آن مشترك مى‌بودند همۀ مقادير يكى مى‌بود و بهر حال ما به الامتياز برازخ ناشى از ناحيه غير برزخهااند و نياز بعلت دارند.

(از حكمة الاشراق ص 288).

غَوّاص

-(اصطلاح عرفانى)غواص سلوك كردن سالك را گويند كه بمعاونت مرشد كامل باشد و آن سلوك آفاقى و انفسى و كشف آفاق و انفس در جميع موجودات است.

غَوث

-(اصطلاح عرفانى)غوث عبارت از قطب است و ملجأ و ملاذ مردم است و از اولياء الله است (شرح منازل ص 123-تاريخ تصوف ص 651-دستور العلماء ج 3 ص 9 نفحات ص 20) عراقى گويد:

چند اشارت،خود صريح كنم؟ غوث دين قطب چرخ ايمان كو

غيبت

-(اصطلاح عرفانى)غيب بمعنى غايب بودن و حاضر نبودن و اينجا مقابل شهادت است و غيب مقام جمع است كه جمع الجميع را غيب الغيوب گويند.

شاه نعمت الله گويد:

آيت غيب و شهادت را بخوان وحدت و كثرت از آن هر دو بدان
غيب باطن دان شهادت ظاهرش آن يكى اول بگير آن آخرش
عارفانه آمدم از غيب در غيب الغيوب جمع و تفصيل وجود خويشتن يافتم

غَيبَت

-(اصطلاح فقهى و عرفانى) و در فقه عبارت از يادآورى شخص است در غياب او بامورى كه خوش ندارد گفته شود و اين امر شرعا حرام است.غيبت در صورتى است كه اوصاف موجود در شخص را كه عيوب و نقائص باشد بگويد.

و شمردن نقائص خلقى و اخلاقى او و اگر نادرست باشد افترا و بهتان است و اين عمل حرام ست باستناد آيات قرآن و روايات و اخبار آل محمد.

(از كشاف ج 2 ص 1090-قواعد شهيد ص 257) در هر حال يكى از گناهان كبيره غيبت ست و آن ذكر اوصاف اشخاص است بنحوى كه او را خوش نيايد كه گفته شود.

در معنى عرفانى مقام دوئيت را گويند و مقام كثرت را و نيز غيبت دل است از مشاهدۀ خلق بحضور مشاهده حق كه بواسطۀ استيلاى سلطان حقيقت حتى از نفس خود هم غايب شود.

غيبت مطلق

-مراد از غيبت مطلق ذات حق است باعتبار لا تعين كه غيب هويت هم نامند (اصطلاحات شاه نعمت الله ص 69).

شاعر گويد:

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1381
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست