responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1371

و باز گويد:غربت فقدان تسلى است (شرح كلمات بابا طاهر ص 243- شرح منازل ص 184) و تقيد نفوس عارفين است در جهان مادى در حال كه تجانسى موجود نيست و گفته‌اند:«الغريب المستوحش من الالف» (طبقات ص 326).

غُرَباء

-(اصطلاح عرفانى)غرباء اهل عرفان را گويند كه در ميان اهل دنيا غريب‌اند و ظاهرا در حال مسافرت‌اند و از اوطان خود دورند و ديگر آنكه حال و رفتار آنها بر اهل ظاهر غير مألوف است و ديگر آنكه با اهل دنيا و آخرت انس نگيرند.

غرر

-(اصطلاح فقهى)بفتح غين و راء،اسم است از تغرير و آن فريب براى هلاك باشد و شرعا عبارت است از آنچه موجب گمراهى و غبن و فريب شود چنانكه بيع ماهى در آب و پرنده در هوا و اين گونه معاملات باطل است و

«نهى رسول الله عن بيع الغرر و هو مثل بيع السمك فى الماء و الطير فى الهواء» و «وَ لاٰ يَغُرَّنَّكُمْ بِاللّٰهِ الْغَرُورُ» (از كشاف ص 1091).

و گفته شده است غرر امرى است كه در ظاهر محبوب و در باطن مكروه باشد از اين باب است «مَتٰاعُ الْغُرُورِ» و شرعا عبارت از اغفال و اغراء به جهل است.

در كليات حقوقى آمده است:

يكى از اسباب ضمان غرور است.

باين معنى وقتى شخصى ديگرى را اغوا و مغرور نموده و از اين راه باو ضرر و زيانى وارد ساخت جبران ضرر و زيانش بعهده كسى است كه او را مغرور نموده و اين قاعده مستفاد است از بعض اخبار و در لسان فقهاء از آن باين عبارت تعبير شده:المغرور يرجع على من غرّه.

(كليات ص 39) در صحت بيع معلوم بودن مبيع شرط است و طبعا جهالت بردار نيست و جهالت مبيع موجب فساد آن خواهد بود.نهايت آنكه بعض اشياء بواسطه مشاهده جهالت از آن رفع ميشود.و هر جائى كه از حيث جهالت و غرر در معرض خطر و زيانى باشد بيع صحيح نخواهد بود.

و لكن صلح چون تشريع آن براى فصل خصومت بوده مجهول بودن آن ضررى نخواهد داشت.

جهالت در عقود لازمه،مثل بيع و اجاره و امثال آنها مبطل عقد است يعنى با جهالت احد عوضين معامله صحيح نيست و صحت عقود بلكه ايقاعات فى الجمله مشروط است به تعيين و علم بعوضين.

پس اگر شخصى كتابى را بفروشد و آن را معين نكند و يا وصف آن را بطورى كه رافع جهالت باشد ذكر ننمايد معامله باطل است.و همچنين شخصى كه چند زن دارد يكى از آنها را بدون تعيين،طلاق گويد طلاق واقع نخواهد شد.

مدرك اين قاعده كه در آن خلافى نيست حديث نبوى مشهور است

نهى النّبى عن الغرر يا

نهى النّبى عن بيع الغرر يعنى پيغمبر منع كرده است از معامله غررى يا از بيع غررى.

بنا بر اين اصل مسأله خالى از اشكال است.اشكالى كه وجود دارد و مورد بحث و جدال واقع گرديده ضابطه غرور و جهالت است كه كلمات فقهاء اماميه و

نام کتاب : فرهنگ معارف اسلامی نویسنده : سجادی، جعفر    جلد : 2  صفحه : 1371
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست